بانگ – نوا

بانگ - نوا

حسین آتش‌پرور: یک روز بهاری – به انضمام نقد داستان توسط کیهان خانجانی در بانگ – نوا

ساعت هشت و نیمِ صبح ِروز سه‌شنبه، اهالى بلوار نادرى با ناباورى ‏دیدند که گاو زخمى از کشتارگاه پا به فرار گذاشت. خیابان بوى باران‏ بهارى و علف تازه مى‏‌داد.

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

بانگ – نوا: علیرضا آبیز: بُزچوش

علیرضا آبیز این شعر را همراه شعر بلند دیگری در سال ۱۳۹۶ با نام «کتاب بجستان» جهت دریافت مجوز نشر از سوی نشر کتاب فانوس در تهران به اداره‌ی کتاب وزارت ارشاد ارسال کرد. پس از چندین نوبت اصلاحیه و دیدار حضوری او و ناشر با رئیس اداره‌ی ممیزی شعر وزارت ارشاد، سر‌انجام به طور کامل غیرقابل‌چاپ اعلام شد.

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

زهرا پورعزیزی: فلز

وَ دست‌هایش را روی دهان روی سینه بالای کُسش گذاشته بود دوزانو نشسته نا-راحت مثل مجلس عزایی که در مسجدی محقّر وُ متروک دست‌هاشان را بالای آلت‌شان بگذارند وَ سر به پایین بیندازند سرها همه در خونْ –گوسفندْ– در خیرگیِ مشکی‌ها بگویند سلامْ بگویند غم وَ بر سرِ میمِ غم جرقّه‌ی فندکی روشن شود.

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

بانگ نوا – بهروز شیدا: نفی تقابل‌‌های دوتایی در «آزاده خانم و نویسنده‌اش»

بهروز شیدا: آزاده خانم و نویسنده‌‌اش نوشته رضا براهنی رمان زنانه‌‌گی است. شعر زنانه‌‌گی است. زبان دیوانه‌‌گی از گلوی یک زن برمی‌‌خیزد. زبان دیوانه‌‌گی دیگر است. زبان دیوانه‌‌گی هم‌‌خانه‌‌ی زبان زنانه‌‌گی است.

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

بانگ نوا: شعری از بکتاش آبتین با صدا و اجرای شاعر

زیر فشار مأموران امنیتی خاک‌سپاری بکتاش آبتین را یک روز جلو انداختند. مثل این است که می‌خواستند هرچه زودتر تصویر پابندهای او زیر خاک برود مبادا که صدای اعتراض بلندتر شود. صدای شاعر را از سطرهای شعر او می‌شنویم: زخمی ندارد این درد، برگرد ‌ای وهم دوره‌گرد!

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

بانگ – نوا: «هَـ هْ»، رضا براهنی

همیشه ما گورستان‌های نو می‌آفرینیم اما دل مرا ببین که در گرو گورستان‌های کهنه‌ای ست که گورهاشان در خاک غربال می‌شوند. زمان کشیده جهان را به توبره و ناگهان کسی از راه می‌رسد.

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

غلامرضا رضایی: «پشتِ بُرج» – به انضمام نقد داستان توسط کیهان خانجانی در بانگ – نوا

راننده‌ی تاکسی ماشین را می‌برد سایه‌ی درخت کهور. آن‌دست خیابان خانه‌ها تا پای برج آوار شده. فقط تلِ نخاله‌های ساختمانی‌ست و چند تکه اسباب و اثاثیه‌ی کهنه‌ی به‌جا مانده. راننده دکمه‌ی آبپاش را چندبار می‌زند و پیاده می‌شود.

ادامه مطلب »
از دیگران

بانگ نوا – «وظیفه خانواده من در انقلاب جهانی» نوشته بورا چوسیچ با اجرای فروغ بهلولی ماسوله

در این رمان از دریچه چشم یک پسربچه نیمه‌دیوانه با چگونگی آغاز جنگ جهانی دوم و ظهور فاشیسم و کمونیسم در سال‌های دهه ۱۹۴۰ تا ۱۹۵۰ در یوگسلاوی سابق آشنا می‌شویم.

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

کیهان خانجانی: صد سال خیابان

می‌نشانندش کنار خیابانی و تکیه می‌دهندش به دیواری. یکی‌شان برمی‌گردد و از ماشین بطریی می‌آورد و در جیب او می‌گذارد. در ماشین می‌نشینند و دور می‌شوند. دو نور سرخِ دو چراغ عقب ماشین در دو چشمِ بی‌نور او دودو می‌زند. خیره است به جایی دور در شب.

ادامه مطلب »
از دیگران

بانگ – نوا – ژوان ناهید: «راز ناخدا» به ترجمه رضا نجفی و پریسا رضایی

«راز ناخدا» نوشته گاستون لورو به ترجمه رضا نجفی و پریسا رضایی از قلمرو «ادبیات گوتیک» و «ادبیات وحشت» می‌آید و پیش از این در مجموعه‌ای با عنوان «قلمرو مرگ» (نشر چشمه) منتشر شده است.

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

کابوس قتل عام زندانیان سیاسی – «شاه سیاهپوشان» هوشنگ گلشیری، گفتاری از بهروز شیدا

دکتر بهروز شیدا، پژوهشگر در این گفتار ابتدا خلاصه‌ای از داستان را به دست می‌دهد و سپس به مقایسه این اثر با داستان شاه سیاهپوشان هفت پیکر نظامی می‌پردازد و از اینجا به دلایل مرگ‌کامی راوی شکنجه‌دیده و توابِ داستان راه می‌برد.

ادامه مطلب »
از دست ندهید

کابوس قتل عام زندانیان سیاسی – شهریار مندنی‌پور: سلطان گورستان

می‌‌گویم: مارخ خانم! فقط قبر پسر شما که نیست، پسر من هم هست. مطمئنم همین اینجا بود. این بوته خاری هم که می‌‌گویید قبلنا نبوده، کاملا درست می‌‌گویید. منتها همین مدتی که نیامده‌ایم سبز شده.

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

بانگ – نوا: «پدر» با اجرای فاطمه اختصاری

نه آرزویی در کار است و نه آرمانی و نه حتی چشم‌اندازی از کوچک‌ترین تغییر در میزان فلاکت. مثل این است که راوی معتاد این داستان اضمحلال را درونی کرده است. به یک معنا از این طریق هم می‌توان به اضمحلالی که در بیرون از او اتفاق افتاده پی برد. یک نمونه تعمیم‌پذیر؟

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

بانگ – نوا: معلولیت در ادبیات داستانی؛ با اجرای یاسمین رویین

نویسنده‌ای که هرگز نابینا نبوده چگونه یک فرد نابینا را توصیف می‌کند؟ دقیقاً چه کلمه‌هایی ممکن است به کار ببرد؟ داستان آرش دبستانی از این نظر اهمیت دارد که تصویری کاملا واقعی از زندگی یک فرد نابینا در اختیار ما می‌گذارد.

ادامه مطلب »