برای همه اعدامیان – رازهای مردگانِ شیمبورسکا با اجرای آزاده طاهایی
زخم اعدامیان آیا شفا پیدا کرده است؟ به یاد میآورند به دست چه کسانی کشته شدهاند؟ در دست آنها چیست؟ در چشمهای اعدامیان چه میبینی؟ تهدید یا تمنا؟
زخم اعدامیان آیا شفا پیدا کرده است؟ به یاد میآورند به دست چه کسانی کشته شدهاند؟ در دست آنها چیست؟ در چشمهای اعدامیان چه میبینی؟ تهدید یا تمنا؟
مونا نقیب، کودک هشت ساله، به گلولهی مرگسرشتان جمهوریی اسلامی کشته میشود. او ساکن شهرک آسپیچ در حومهی شهر سراوان است که جمعیتاش به سههزار نفر نیز نمیرسد. مونا شکوفهای است که پیش از آنکه شکوفا شود، برباد میشود.
«گورستانها آواز میخوانند» شعری است که اخوان کردستان (نام مستعار) برای نشریه ادبی بانگ فرستاده است. این شعر به شکل چندرسانهای منتشر شده. میتوانید شعر را با صدای شیدا محمدی، شاعر نامآشنا هم بشنوید.
شهریار مندنیپور در مصاحبه با صدای آمریکا با تمرکز بر بیانیه «ما ادبیاتیها» درباره اهمیت مبارزه با سانسور توضیح میدهد.
فرج سرکوهی در مصاحبه با رادیو فردا اهمیت این بیانیه ما ادبیاتی ها را توضیح میدهد:
«ما ادبیاتیها» بیانیهایست به قلم فرشته مولوی که با امضای بیش از ۶۰ شاعر و نویسنده مقیم ایران و خارج از ایران که با همراهی نشریه ادبی بانگ تهیه شده است.
فرشاد رستمی، نوازنده کمانچه و قیچک، تنظیمکننده و آهنگساز، متولد ۲۲ بهمن ۱۳۵۰ در شهر قصرشیرین استان کرمانشاه است. او همراه با اتابکی و نوید شاه بیکی نماهنگ «غریب» را در واکنش به قتل مسها (ژینا) امینی درباره غربت کردها در تهران ساخته بود:
مفتون امینی از شاعران سرشناس ایران که در مکتب نیمایی و به ترکی نیز اشعار ماندگاری سروده پنجشنبه ۱۰ آذر در نود و شش سالگی درگذشت.
آرش فولادوند، ارکستر فیلارمونیک پاریس شرقی و موسس و سرپرست گروه کُر ایرانیان در اروپا با همکاری گروه کر بهار پاریس ترانه تازهای را برای جنبش اجرا کرده و حقوق بازخوانی و اجرای این اثر را در اختیار مردم قرار داده است:
تریکومی این اثر هنری را به کشتهشدگان انقلاب نوین مردم ایران تقدیم کرده است. او همه این سازها را یک به یک خودش نواخته و سپس در تدوین مجموعه یک دستی فراهم آورده.
این ترانه دوازده سال قبل اجرا شد که اکنون در پرتو اعتراضات جوانان شجاع ایرانی، معنا و مفهوم تازهای یافته است: نهال پرآواز آینده، شکوفا به جشن بهاران است. میشنویم:
تمام دختران خودکشی کردهاند/تمام مادران اعتراف کردهاند/تمام پیراهنها به دروغ سیاه شدهاند/تمام اشکها شادی در خون است/ما تمام قد دروغگویان تاریخیم /ما مادر زاده نشدیم /مهسا نیکا سارینا حدیث مینو هَدیه حنانه هاجر غزاله
اه سرباز، مرگ هرگز اینگونه چالاک نبوده است، اسلحهات را به سویم نگیر، من، گیسوهایم را، به میدان آوردهام…
در این روزهای بیم و امید که سوگ از پی سوگ بر ما ایرانیان آوار شدهاست، نامهی اهل خراسان میتواند ما را با رنجها و سوگهای پیشینیان ما پیوند دهد تا بدانیم که میهن ما-ایران- چنین روزهایی را تاب آورده و باز هم تاب خواهد آورد.
بیش از چهل روز از کشته شدن ژینا دختری که نامش اسم رمز انقلاب شد میگذرد و حالا ما ایرانیانی شدهایم بارها سوگوارتر، خشمگینتر و امیدوارتر از آنچه پیش از این مرگ دلخراش و مرگهای پس از آن بودیم.
حسام در «گفتوگو در میانه» با مهسا، حدیث، حنانه، غزاله، نیکا و سارینا، کشتهشدگان ما در گفتوگو قرار میگیرد. میشنوید:
بادا به باد!بادا به داد!/بِرَهانمان از شرِّ ملّای مسلّح! بِرَهان!/دادا به داد!/دادا به دادار!/بِتوفان بر رَهزنانِ پاسدار! بِتوفان!/بادا به آب بادا به خاک/بادا حبابِ جهانِ در خواب/به دادِ مردمانِ کُهَنْعهدِ تنها/بگردد جمع دیگر بار/برآید آرزوهاشان به آینده/ به قرنِ تازه آوازی دگر خوانند
انگار که ریسمانی خیس است این صداهای متصل که میچکد هر بار بر خاکِ تفتیده
نیازی هم به انگار نیست و نه انکار
آنچه که هست دُرُست در برابرِ چشمست.
اگر صدای مردم باشی، تو را میشنوند. تو را میبینند. نمونه: ترانه «برای» شروین حاجیپور
شعری از زهرا پورعزیزی درباره مهسا (ژینا) امینی و خیزش بزرگ شهریور ۱۴۰۱ در ایران با شعار زن، زندگی، آزادی
طراح هنرمندی که آثارش را در صفحه «دست و طرح» در اینستاگرام منتشر میکند و آثار او در پیوند تنگاتنگ با رویدادهای روز قرار دارد با تکیه بر شعر «اشک را زیست» احمد شاملو، فاجعه مهسا (ژینا) را به بیان هنرمندانهای درآورده است. میبینیم اثر دست و طرح را:
«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربهها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته و با کوشش شهریار مندنیپور و حسین نوشآذر اداره میشود.