
محمدرفیع محمودیان: «فهم فهمناپذیری»، تمثیلهای کافکا
نویسنده معتقد است کافکا، با آگاهی از ناتوانی فهم در درک کامل جهان و حتی خودش، از تمثیل بهعنوان شکلی از نگارش استفاده میکند که هم فهمپذیری را نوید میدهد و هم فهمناپذیری را متبلور میسازد. تمثیلهای کافکا، مانند «جلوی قانون» و «آمدن مسیحا»، با ایجاز و پیچیدگی، تناقضها و گسستهای جهان را بازنمایی میکنند و شکست فهم را نه بهعنوان ناتوانی، بلکه بهصورت شکوهمندی بلندپروازانه نشان میدهند. تمثیلهای کافکا، با درهمتنیدن داستان و تأمل فلسفی، رازوارگی و فهمناپذیری ذاتی واقعیت را آشکار میکنند، در حالی که خواننده را به جستوجوی معنا در این فهمناپذیری دعوت میکنند.