
مارتن بیسهوفل: «آقای ملنبرگ»، به ترجمه فروغ تمیمی
اولین بار هشت سال پیش بود که آدمها صلاح دیدند مرا راهی دیوانه خانه کنند. من را به بخش ” E مردها” بردند که حالا بخش E ” آقایان” است. وقتی کمی بهتر شدم، اجازه داشتم با دیگران حرف بزنم.
اولین بار هشت سال پیش بود که آدمها صلاح دیدند مرا راهی دیوانه خانه کنند. من را به بخش ” E مردها” بردند که حالا بخش E ” آقایان” است. وقتی کمی بهتر شدم، اجازه داشتم با دیگران حرف بزنم.
خانم مونو تا به نانوایی رسید به خانم دوکرو گفت که آگوست در مورد قهرشان به بیوهی مقتول حرفهای نامربوطی زده که هیچ اساسِ معقولی ندارد، قهرشان به زمانِ مرگِ آنتونن میرسید، به ماجرای تقسیم، در آن زمان سرینه موافق نبود که کشتزارش را به مونوی پدر در ازای قطعه زمینی بدهد که بعد نمیدانستند با آن چه کنند.
هر رمان با این فرض آغاز میشود که اساساً گنجاندن زندگی بشر در هر نظامی ناممکن است. این باور هستیشناسانه، کوندرا را وامیدارد که به دنبال کشف عرصههای نو باشد.
بین فلیسیداد موسکوئرا، همین که قمهبهدست از راه برسن و با زور و تهدید ازت بپرسن کدوم گورستونی خودش رو قایم کرده، مُقُر میآی. پرسوجو میکنن. مجبورت میکنن جاش رو لو بدی چون اگه حرف نزنی پیرپاتالا رو با خودشون میبرن.
لورپایُر خانم دیوانه است و من هم کاری نمیتوانم بکنم، هیچکس کاری نمیتواند بکند، اگر کسی هم بتواند باید خیلی زرنگ باشد.
نشریه ادبی بانگ به زودی رمان لیبرا نوشته روبر پنژه به ترجمه استادانه عاطفه طاهایی را در چند بخش همراه با طرحی از همایون فاتح منتشر میکند. مترجم امتیاز انتشار این اثر به زبان فارسی را که پیش از این در نشر مشکی منتشر شده بود در اختیار نشریه ادبی بانگ قرار داده است.
رمان در یک کشور نفتخیز خیالی اتفاق میافتد. روایتی از تخریب محیط زیست، کنده شدن از زمین، دادخواهی و نسلهای تباه شده همراه با امید به یک منجی.
ترجمه، چه آنِ زندگی و چه آنِ شعر، چه اسب کندرو و چه اسب بالدار، برای انتقال دادن ما، بدون مزاحمت زمان یا مکان، از جهانی که در آن به دنیا آمده و زندگی میکنیم به جهان دیگری که آفریده میشود نیاز به زبان استعاره دارد.
در «آدم اول» کامو به جستوجوی مادرش برمیآید. مصاحبه با دختر او همزمان با چاپ این کتاب که در آن زمان رویداد مهمی بوده انجام شده است. کاترین کامو میگوید: «آدم اول اولین فریاد طغیانگرانه پدرم است، او به فریاد به دنیا میگوید: این من هستم.»
کورمک مککارتی، نویسنده آمریکایی و نویسنده رمانهای پرفروشی مانند «جاده» یا «نه سرزمینی برای پیرمردان» در هشتاد و نه سالگی درگذشت. جان مک کارتی، فرزند او درگذشت پدرش را تأیید کرده است.
جایگاه ادبیات تنکامخواهانه در اسپانیا، نسبت به اروپا و آمریکای شمالی شایستهتر است. به زمانی که تنکامخواهی از پس موج کوتاه مدت و نه چندان قابل اعتماد با رسیدن موج ِ نومحافظهکاری و فمینیسم دههی هفتاد و هشتاد سده گذشته در نطفه خفه شد، اسپانیا انقلاب اقتصادی و فرهنگی تجربه کرد و در این سرخوشی به هیچ روی حاضر به مهار شادخواری ِ به دست آمده نبود.
وباس حاصل آمیزش گربه و روباه قطبی است، گرچه برخی میگویند حاصل آمیزش گربه و سگ است. و البته روباس آخرین آفریده شیون، نویسنده، هم هست.
روباس نوشته شیون، نخستین رمانی است که مستقیم از ایسلندی به فارسی ترجمه شده و به زودی در نشر مهری منتشر خواهد شد.
ساناز طوسی برنده پولیتزر ۲۰۲۳ میگوید: ما فرزندان خانوادههای مهاجر با فراق بزرگ شدهایم. همۀ ما. ماها از روزی که به دنیا میآییم معنای جدایی از خانواده را میدانیم. ایرانیها خیلی مقاوم هستند. فرهنگ ما روی خوشی به جشن و شادی نشان میدهد.
رمانهای تاریخی منتقد ادبی فرمالیست، یوری تینیانوف، «تجربهگریهایی در فانتزی پژوهشی» بود. در ایران ما او را با «مرگ وزیر مختار» درباره قتل گریبایدوف میشناسیم. نگاهی به گستره آثار و اندیشههای او.
محسن حمید نویسنده تحسین شده پاکستانی-بریتانیایی در «آخرین مرد سفیدپوست»، تازهترین رمان خود میپرسد چه اتفاقی میافتد اگر یک مرد سفیدپوست یک روز صبح از خواب بیدار شود و متوجه شود که رنگ پوستش تیره شده است. تمثیلی کافکایی درباره نژادپرستی و تبعیضهای روزمره.
ادبیات بیش از هر چیز آن هنگام برای سیاست ضروری است که به هر چیزی که بیصدا است، صدایی میبخشد، آن هنگام که نامی میبخشد به آنچه هنوز نامی ندارد، به ویژه به آنچه که زبان سیاست طردش میکند یا میکوشد آن را حذف کند.
گرجستان زادگاه استالین است و در همان حال تاریخ مشترکی هم با ایران دارد. داستان سیطره شوروی بر روشنفکران گرجستان در موزه آثار ادبی این کشور قابل مطالعه است. ما تنها ملتی نیستیم که برای آزادی بیان بهای سنگینی میپردازیم.
چهرهی زن از زاویهی سنتی با فضیلتهای آرمانی خویشتنداری، تحمل، مراقبت و شکیبایی همراه میشود؛ توازنی که در نهایت، تحت مناسبات پدرسالاری، نه بهمثابهی الگویی برای سایر مناسبات اخلاقی، بلکه بهعنوان جایگاه محدودیت و استثمار عمل میکند. در اینجا کیفیتهایی که بامراقبت و با «دستیابی به دیگری» از طریق تلاش در پرداخت به آسیبپذیری نیازهای مرد یا زن همراه شدهاند، در خدمت ساختار خانوادهی کلاسیک قرار گرفتهاند و این ساختار را حفظ میکنند.
شکل حاکمیت شهروندی با انقلاب روشنگری و علیه امتیازها و قدرتی که روحانیت مسیحی برای تداوم و حفظ وضیعت موجود داشتند، شروع شد و پیش رفت، زنجیر تعصبات را گسست و تلاش برای رسیدن به صلح و آزادی و رفاه شهروندان را در دستور کار خود قرار داد، اما به زودی دو مفهوم آزادی و عدالت در برابر هم قرار گرفتند. چه میتوان کرد؟
ارنو در آثار متعددش که اغلب از قلمرو شرححالنویسیهای شخصی میآیند، به ریشههای تبعیضهای اجتماعی در جامعه فرانسه میپردازد.
«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربهها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته و با کوشش شهریار مندنیپور و حسین نوشآذر اداره میشود.