
شهاب میرزایی در بی بی سی فارسی در گزارشی با عنوان « مهرگان ادب؛ شکستن مرز نویسندگان داخلی و خارجی» (+) به رویکرد متفاوت مهرگان ادب در این دوره اخیر پرداخته است. میرزایی مینویسد:
در دورههای بیست و سوم و بیست و چهارم جشن مهرگان ادب، برای نخستین بار نویسندگان ایرانی مقیم خارج از کشور که کتابهایشان خارج از ایران منتشر شده بود، جایزه دریافت کردند و از آثارشان تقدیر شد. این رویداد تاریخی، مرزهای سنتی میان ادبیات داخل و خارج را شکست و گامی بزرگ در جهت یکپارچگی جامعه ادبی فارسی برداشت. از هفت رمان راهیافته به مرحله نهایی، سه اثر در خارج منتشر شده بودند: «کمین» نوشته فرشته مولوی از نشر آزادان (تورنتو) به عنوان نخستین رمان تحسینشده، «گورستان شیشهای» نوشته سرور کسمائی از انتشارات نوگام (لندن) به عنوان اولین رمان تقدیرشده، و «شبح اپراتور، یک پیشگویی» نوشته هادی کیکاووسی از نشر مهری (لندن) در فهرست رمانهای شایسته نشان مهرگان ادب. همچنین، مجموعه داستان «ما همه در عصر شکار به سر میبریم» نوشته فرهاد حیدری گوران از نوگام (لندن) جایزه مجموعه داستان کوتاه برگزیده را برد.
جایزه مهرگان ادب، قدیمیترین جایزه مستقل و خصوصی ادبیات فارسی از سال ۱۳۷۸، تنها جایزه غیردولتی است که بخشهای رمان، داستان کوتاه، محیط زیست و علم را پوشش میدهد. برندگان پیشین شامل «اسفار کاتبان» ابوتراب خسروی، «نیمه غایب» حسین سناپور، «چراغها را من خاموش میکنم» زویا پیرزاد و «پرنده من» فریبا وفی هستند. علیرضا زرگر، دبیر جشن، در سال ۱۴۰۱ به بیبیسی فارسی گفته بود: «ما تصمیم گرفتهایم که در ایران بمانیم، چراغمان در این خانه میسوزد. این جوانانی که من میبینم… روزنههای امید آنها، روزنههای قدرشناسی از آنها نباید بسته شود.»
پیام فرشته مولوی:
فرشته مولوی در پیام صوتی خود به برگزارکنندگان جایزه مهرگان ادب، از راه دور و در فصل برگریزان، درود و آفرین فرستاده و از بنیادگذار، مدیر سختکوش، داوران و یاوران برای روشن نگه داشتن چراغ این نهاد مستقل فرهنگی در شب تاریک و گرداب حائل قدردانی کرده است. او «کمین بود»، ششمین و آخرین رمان خود را که بدون بند سانسور در نشر آزادان تورنتو منتشر شده، ماهی بیرون افتاده از آب میداند که راهی به خوانندگان فارسی در ایران ندارد، اما تحسین مهرگان را مجالی برای تأکید بر ارزش این جایزه در کشف آثار چشمگیر و پرهیز از هیاهوی رسانهای، پرفروشی و ستارهسازی میشمارد. مولوی با اشاره به اینکه سانسور نه تنها حذف جمله که نادیدهگیری نویسنده و جداسازی ادبیات برونمرزی از درونمرزی است، این سیاست را ادامه مرزکشی خودی و ناخودی برای گسستن پیوندها میخواند و تأکید میکند ادبیات برونمرزی پارهای از پیکره ادبیات ایران است؛ بریدن یا ندیدنش پیکره را ناقص میکند. او ابتکار مهرگان در شکستن این سطحچینی و ایجاد راه گشا را برای نویسندگان سانسورگریز ستوده و همت آن را پایدار خواسته است.
در مراسم ۶ آبان ۱۴۰۴ در فرهنگسرای نیاوران تهران، از دستاورد یک عمر محمود دولتآبادی تقدیر شد، هرچند او به دلیل کسالت غایب بود. ابوتراب خسروی به نمایندگی داوران گفت: «محمود دولتآبادی، شخصیتهای ماندگاری آفریده که از سویی بازتاب قشرهای مختلف اجتماعی هستند و از سوی دیگر به حافظه جمعی ایرانیان وارد شدهاند. بهره بردن از زبان شاعرانه و وصف روابط عاطفی از خصوصیات آثار وی است.» او افزود: «دولتآبادی از واژگان کهن فارسی و واژگان بومی رایج در زیستبوم رمانهایش یعنی روستاهای خراسان به شکلی هوشمندانه در آفریدن زبان ویژه خویش بهره برده و واژگان زیادی به گنجینه مکتوب ادبیات ما افزود.» تقدیر از دولتآبادی ادامه سنت مهرگان در بزرگداشت بزرگان مانند احمد محمود، سیمین بهبهانی، علیاشرف درویشیان و رضا براهنی بود.
مهرگان، همراه با جوایز گلشیری و روزی روزگاری، از معدود جوایز خصوصی بود که پس از جنبش سبز با تهدیدهای امنیتی و مشکلات برگزاری مواجه شد و دو جایزه دیگر متوقف شدند. در مقابل، جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی (حکومتی) با استقبال کم جامعه ادبی روبرو است.
دیده شدن پس از سالها: دیدگاه سرور کسمائی
سرور کسمائی، نویسنده مقیم فرانسه و برنده تقدیر برای «گورستان شیشهای»، این ابتکار را گامی بزرگ دانست: «این بار اولی است که یک رویداد ادبی مهم، جدی و شاخص تصمیم میگیرد در فهرست آثار مورد بررسی خود، رمانها و داستانهای نوشته و منتشر شده در خارج را هم بگنجاند و ادبیات داستانی خارج و داخل را یک جا، در یک بخش بررسی کند. این گام بزرگی است برای پشتیبانی از زبان و ادبیات فارسی و دلگرمی موثری است به نویسندگانی که مثل من سالها در غربت و دور از خواننده به کار نوشتن ادامه دادهاند.» او از فرآیند طولانی رمانش گفت: «نوشتن این رمان سیزده سال طول کشید و دستنوشته فارسی آن بیست سال در انتظار نشر بوده است. نسخه فرانسوی کتاب سال ۲۰۰۲ منتشر شد، در حالیکه نسخه فارسی به سال ۲۰۲۱ و به همت نشر نوگام به بازار ارائه شد.»
کسمائی به گسست تاریخی اشاره کرد: «دهههاست که ما نویسندگان تبعیدی در گسست از جامعه ادبی درون ایران بهسر میبریم. نام و آثار ما در این سالها از همه گزارشهای تحلیلی، پژوهشهای ادبی، نشریات و مطبوعات ویژه ادبیات و بویژه جوایز حذف شده است» و افزود: «تو گویی اصلا قلم بهدستان تبعیدی و مهاجر وجود خارجی ندارند. بسیاری از دوستان نویسنده در ایران در مقالات و سخنرانیهایشان در مورد ادبیات فارسی دهههای اخیر، گاه حتی کوچکترین اشارهای به آنهایی که این همه سال در خارج قلم زدهاند، ندارند، هرچند برخی از آنان را به خوبی و از نزدیک میشناسند.» او به راهکارهای خارجنشینان اشاره کرد: ایجاد ناشران فارسیزبان، نشریات ادبی، انجمنها و نمایشگاه «کتاب بدون سانسور» از ۲۰۱۶، که نهمین دورهاش در خرداد ۱۴۰۴ با بیش از ۱۵ ناشر (مانند خاوران، فروغ، ناکجا، نوگام) برگزار شد.
محمود حسینیزاد در گفتوگو با شهاب میرزایی به سابقه تاریخی انتشار خارجی (از مشروطه: آخوندزاده در تفلیس، کرمانی در استانبول، ملکمخان در لندن) اشاره کرد: «فهرست ناشرها و انتشاراتیهای ایرانی خارج از کشور بلند است و عمر فعالیت بسیاری از آنها هم بلند. از همان دوران مشروطه، ناشرهایی در باکو، استانبول، برلین، بمبئی و جاهای دیگر فعالیت داشتند، و تعدادشان بعد از انقلاب بیشترهم شد.» او از واهمه نویسندگان داخلی گفت و همکاریهای گذشته با ناشران افغان.
درباره مهرگان: «در این اتفاق سه نکته جای خوشحالی دارد: اول این که نویسنده داخل کشور امیدوار میشود که جایی وجود دارد برای انتشار کارش بدون سانسور و بدون حضور آقابالاسرهای بیخبر از جهان ادبیات. دوم اینکه ظاهرا همکاری میان نویسنده داخل و ناشر خارج به رسمیت شناخته شده، نه لزوماً از سوی مقامات که مهم هم نیستند، بلکه از سوی جامعه فرهنگی. و سوم هم شاید حالا ناشرهای خارج از کشور، که بنا به شنیدهها بعضیهایشان فقط کتاب را چاپ میکنند و نه پرداختی دارند و نه حتی نویسنده و مترجم را در جریان تعداد نسخههای فروشرفته کتاب میگذارند، این بار با برنامه بهتری به همکاری با نویسنده و مترجم داخل و خارج کشور فکر کنند.»








