آدام مورگان: «نقد، ادبیات است. چرا در حال محو شدن است؟»

مقاله «نقد، ادبیات است. چرا در حال محو شدن است؟» نوشته آدام مورگان، بنیان‌گذار مجله Chicago Review of Books، وضعیت نقد ادبی در ایالات متحده را بررسی می‌کند. این مقاله به نقش نقد کتاب، چالش‌های پیش روی منتقدان، و دلایل کاهش فرصت‌های انتشار نقد در رسانه‌های سنتی پرداخته و تصویری جامع از اکوسیستم نقد ادبی ارائه می‌دهد. در ادامه، بانگ خلاصه‌ای از ترجمه این مقاله را به خوانندگان عرضه می کند:

مقدمه: نقد و نویسنده، دو روی یک سکه

مقاله با اشاره به صحنه‌ای از اقتباس گرتا گرویگ از رمان زنان کوچک آغاز می‌شود، جایی که فردریش بهر، استاد دانشگاه، داستان‌های جو مارچ، نویسنده نوپا، را نقد می‌کند و می‌گوید: «صادقانه، آن‌ها را دوست ندارم. فکر می‌کنم خوب نیستند.» جو با عصبانیت پاسخ می‌دهد که فردریش فقط یک منتقد است و هرگز نویسنده نخواهد شد، و جهان او را فراموش خواهد کرد. این دیالوگ بازتابی از تصور عمومی است که نویسندگان را خالقانی الهی و منتقدان را دشمنانی تلخ می‌داند. اما مورگان استدلال می‌کند که این دوگانگی کاذب است. یک نقد خوب می‌تواند به اندازه یک داستان کوتاه، غنی، سرگرم‌کننده و روشنگر باشد. نقد ادبی خود نوعی ادبیات است؛ گونه‌ای از ناداستان خلاق که شکل ظرف خود را می‌گیرد.

انواع نقد و رسانه‌های انتشار

نقدها در اشکال و اندازه‌های مختلفی منتشر می‌شوند. نشریات تجاری مانند Publishers Weekly، Kirkus Reviews و Booklist نقدهای کوتاه ۲۰۰ تا ۳۰۰ کلمه‌ای را چند ماه قبل از انتشار کتاب چاپ می‌کنند. روزنامه‌هایی مانند Boston Globe و مجلاتی مانند Slate نقدهای ۸۰۰ تا ۱۲۰۰ کلمه‌ای را همزمان با عرضه کتاب منتشر می‌کنند. مجلات تخصصی مانند Bookforum، World Literature Today و New York Review of Books و همچنین ژورنال‌های دانشگاهی مانند Critical Inquiry، نقدها و مقالات انتقادی بلندتری را بدون محدودیت زمانی منتشر می‌کنند. با این حال، در بیست سال گذشته، بسیاری از نشریات عمومی چاپ نقد کتاب را متوقف کرده‌اند و فرصت‌های پردرآمد برای منتقدان کاهش یافته است. رسانه‌های دیجیتال جدید سعی در پر کردن این خلأ دارند، اما اغلب بودجه کمتری نسبت به رسانه‌های سنتی دارند.

تجربه شخصی نویسنده

مورگان تجربه خود را از ورود به دنیای نقد ادبی به اشتراک می‌گذارد. در اواخر دهه ۲۰۰۰، او به عنوان دانشجوی ۲۳ ساله کارشناسی ارشد هنرهای زیبا در شیکاگو شروع به نوشتن نقد کرد، زیرا این سریع‌ترین راه برای انتشار آثارش به نظر می‌رسید. او با نشریاتی مانند Chicago Sun-Times، Chicago Tribune، Chicago Magazine و Chicago Reader آشنا شد، اما در نهایت برای Bookslut، یک وب‌مجله ادبی، بدون دریافت دستمزد شروع به کار کرد. امروز هیچ‌کدام از این نشریات بخش نقد کتاب یا سردبیر ادبی اختصاصی ندارند. Bookslut در سال ۲۰۱۶ تعطیل شد، و تجربه‌های بعدی مورگان با پیشنهادهای بدون دستمزد یا نادیده گرفته شدن ایده‌هایش، نشان‌دهنده چالش‌های مالی و حرفه‌ای منتقدان است.

چگونه یک نقد خوب بنویسیم؟

مورگان به فقدان منابع آموزشی برای نوشتن نقد ادبی اشاره می‌کند. او در نهایت به شش قانون جان آپدایک برای نقد ادبی برخورد کرد که در مقدمه مجموعه مقالاتش در سال ۱۹۷۵ آمده است:

۱. سعی کنید نیت نویسنده را درک کنید و او را به خاطر عدم دستیابی به چیزی که قصدش را نداشته سرزنش نکنید. ۲. حداقل یک بخش طولانی از متن کتاب را نقل کنید تا خواننده بتواند برداشت خود را داشته باشد. ۳. توصیف خود از کتاب را با نقل‌قول‌هایی از متن تأیید کنید، نه با خلاصه‌های مبهم. ۴. در خلاصه داستان زیاده‌روی نکنید و پایان را لو ندهید. ۵. اگر کتاب را ناکافی می‌دانید، مثالی موفق از همان سبک، از آثار خود نویسنده یا دیگران، ذکر کنید. ۶. از تعصبات شخصی یا دوستی با نویسنده در نقد اجتناب کنید و کتاب را نقد کنید، نه شهرت نویسنده.

این قوانین به مورگان کمک کردند تا رویکرد منصفانه‌ای به نقد داشته باشد. او همچنین با دو چالش اصلی منتقدان روبرو شد: چگونه نقد را شروع کنیم و چگونه آن را به پایان ببریم؟

شروع و پایان نقد

بسیاری از منتقدان در نوشتن جملات ابتدایی نقد خود دچار مشکل می‌شوند. رون چارلز، منتقد Washington Post، می‌گوید که یک‌سوم زمان خود را صرف نوشتن پاراگراف‌های ابتدایی می‌کند تا خوانندگان را که معمولاً مشغول‌اند، جذب کند. پارول سهگل، منتقد New York Times و New Yorker، به خاطر شروع‌های جذابش شناخته شده است، مانند اشاره به مارها روی سواحل کالیفرنیا یا حیوانات بی‌سر در پارک‌های نیویورک. پایان‌بندی نقدها نیز می‌تواند دشوار باشد. چارلز گاهی در پیش‌نویس اولیه تسلیم می‌شود و بعداً با نقل‌قولی که دیدگاهش را خلاصه یا تضاد جالبی ایجاد کند، بازمی‌گردد.

قوانین تکمیلی مورگان

مورگان در سال ۲۰۱۶، با الهام از The Little Review و Los Angeles Review of Books، مجله Chicago Review of Books را تأسیس کرد و چهار قانون دیگر به قوانین آپدایک افزود:

۷. اهمیت خبری کتاب را زود مشخص کنید. چرا خوانندگان باید به آن اهمیت دهند؟ ۸. فراتر از مقدمه اولیه داستان صحبت کنید، اما از لو دادن داستان جلوگیری کنید. ۹. به جای قضاوت صرف درباره خوب یا بد بودن، حس و حال کتاب را منتقل کنید. ۱۰. مشخص و ملموس باشید و از کلیشه‌هایی مانند «خوب نوشته شده» یا «صفحه‌گردون» اجتناب کنید.

وضعیت کنونی منتقدان

در سال ۲۰۲۵، تمایز بین نویسندگان و منتقدان کمرنگ شده است. بسیاری از منتقدان خود نویسنده کتاب‌اند. با این حال، تنها هفت منتقد تمام‌وقت کتاب در ایالات متحده باقی مانده‌اند: سه نفر در New York Times، دو نفر در Washington Post، و یک نفر در Wall Street Journal، New York Magazine و Slate. بقیه منتقدان آزادکار هستند و طبق پروژه همبستگی آزادکاران، حدود یک‌سوم آن‌ها کمتر از حداقل دستمزد فدرال درآمد دارند. برخی نشریات هیچ دستمزدی پرداخت نمی‌کنند و حتی نشریات معتبر مانند New York Times دستمزدهای محدودی دارند.

چرا نقد کتاب کاهش یافته است؟

کاهش نقد کتاب در رسانه‌های سنتی به عوامل متعددی برمی‌گردد. با گذار از چاپ به دیجیتال، معیارهای عملکرد نشان داد که نقدها نسبت به لیست‌ها، مصاحبه‌ها یا مقالات موضوعی، ترافیک کمتری جذب می‌کنند. برای مثال، در Chicago Review of Books، نقدها کم‌طرفدارترین مقالات بودند. علاوه بر این، خرید روزنامه‌ها و مجلات توسط شرکت‌های سرمایه‌گذاری خصوصی و صندوق‌های پوشش ریسک، که آن‌ها را مانند استارتاپ‌های سیلیکون ولی اداره می‌کنند، باعث کاهش بودجه بخش‌های نقد شد. بین سال‌های ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۹، درصد روزنامه‌های متعلق به این شرکت‌ها از ۵ به ۲۳ درصد افزایش یافت.

چرا هنوز نقد می‌نویسیم؟

با وجود چالش‌ها، منتقدان به دلایل مختلفی به کار خود ادامه می‌دهند. سامر فرح، منتقد آزادکار، نقد را نوعی خدمت به جامعه می‌داند، زیرا نشان می‌دهد کسی با متن وقت صرف کرده است. جی. هاوارد رزیه معتقد است نقد ادبی حس جامعه و حمایت متقابل ایجاد می‌کند. چلسی لو، منتقد دیگر، نقد را تمرینی فکری می‌داند که به خوانندگان کمک می‌کند بهتر فکر کنند.

چالش‌های انتشار و اعتبار

یکی از مشکلات منتقدان، عدم ذکر نام آن‌ها هنگام نقل‌قول از نقدهایشان روی جلد کتاب‌هاست. رون چارلز با طنز می‌گوید وقتی نام همکارش، دوایت گارنر، ذکر می‌شود اما نام او به Washington Post تقلیل می‌یابد، احساس ناراحتی می‌کند. با این حال، منتقدان با همان حس کنجکاوی، دقت و ماجراجویی که نویسندگان یا روزنامه‌نگاران دارند، به کار خود ادامه می‌دهند. بهترین نقدها ایده‌های جدید معرفی می‌کنند، خنده‌دارند و غافلگیرکننده‌اند.

شجاعت در نقد

مورگان در پایان از الکساندرا جیکوبز می‌پرسد چه چیزی یک نقد خوب را به نقدی فوق‌العاده تبدیل می‌کند. پاسخ او یک کلمه است: «شجاعت». منتقدان با وجود کاهش فرصت‌ها و دستمزدها، با شجاعت به خلق صدایی منحصربه‌فرد ادامه می‌دهند، صدایی که در میان شلوغی رسانه‌ها متمایز می‌شود.

متن کامل مقاله (+)

بیشتر بخوانید:

بایگانی

بانگ

«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربه‌ها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته است.

شبکه های اجتماعی