دو شعر از آزاده طاهایی

جنگل از
سوز دهان‌های نیمه‌باز
یخ زده
آسمان خزیده در ترک‌هایش
پرنده‌ای اگر به این میدان بیاید
اندوه هزار اسب گریان را در گلو دارد

نه!
نامه‌ای بنویس
پلاک کافی نیست
باید جهان بتواند
نامت را به خاطر بیاورد
باید بخواهد
تو را جدای از شمارگانش
تنها برای خودت
بشناسد
شناسنامه‌ات را بارها بخواند
که تو: سرباز
متولد دیاری دروغین بودی
در وقاحت تاریخی که تاریخ تو نبود
صادره از جهنم
نام پدر: مرگ
تنها چیزی که واقعی بود
آن لحظه بود که جان می‌دادی
در میدانی سرد

۲

آنچه تو را
تنهایی یک فانوس دریایی به
پیوند می‌دهد
نه بی رحمی دریاست
نه سرگردانی ماه
پشت حرف‌ها چیزی نیست
کابوس زندگی
حرف تازه‌ای نیست
پشت حرف‌های کهنه
مردی
بر پشته‌های خستگی
می‌کوبد
و از دیوارها
تاریخ می‌سازد

از همین شاعر:

بانگ

«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربه‌ها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته است.

شبکه های اجتماعی