بانگ نوا – روزبه کمالی: برایِ شِر شدنِ تنت در خیابان

روزبه کمالی، پوستر: ساعد

                                                   حدیثِ ژینا و همرازها و روشناهایِ خیابان

برایِ شِر

برایِ شِر شدن

برایِ شِر شدنت

برایِ شِر شدنِ دهانت پشتِ لوله‌ها

برایِ شِر شدنِ تتوهایِ پوشیده‌ کبودت

برایِ شِر شدنِ نقشه‌یِ خون‌مرده‌یِ تنت

برایِ شِر کردن خیابانِ تنت

برایِ شرکردنِ ریختنِ تنت به خیابان

برایِ شِر کردنِ گم‌ نامیِ تنت

برایِ شِر کردنِ  کلِ اَسمائت

برایِ نامت بایسته و آز انگیز

برایِ کلمه‌یِ نامت

برایِ کلمه‌

برایِ کلمه بر تن کشیدنت

برایِ کلمه در خیابانِ دوان دوان

برایِ کلمه بر خیابان زدنت

برایِ صدا زدنت

برایِ نام صدا زدنت

برایِ  say her name    say her name

برایِ مهسا

برایِ ژینا

برایِ    Mahsa Amini 

برایِ مهسایت

برایِ ژینا شدنت

برایِ شِر شدنِ حدیث و سرو و گل و لاله

برایِ نیلوفر

برایِ نسرین

برایِ نرگس

برای رمزِ گلِ

برایِ رمزِ نامت

برایِ نامت که بر تارک می‌شود

برایِ نامت که تارگت می‌شود

برایِ کلمه که گلوله‌یِ پلاستیکی می‌خورد

برایِ کلمه که گلوله‌یِ ساچمه‌ای می‌خورد

برایِ کلمه که گلوله‌یِ جنگی می‌خورد

برایِ  افتادنت

برایِ افتادنِ شالت

برایِ شالِ کردی‌ات

برایِ شلوار ِجافی‌ات

برایِ شِر شدنِ شال‌ رقصانیِ آتشینت

برایِ شعله‌‌

برایِ شعله‌‌ات به سر

برایِ مشعلِ موهایت در خیابان

برایِ توپ تانک فشفشه‌

برایِ سطل‌هایِ آتش‌‌بارِ خیابانت

 برایِ گازِ اشک‌آورِ چشمانت

برایِ چه سمی گفتنت

برایِ اکلیل سرنجِ تنت

برایِ فورانِ شوک‌ زده‌ات

برایِ  تنت به شوک‌آور تنه زده

برایِ خواهشِ تنت تن نزده

برایِ تنِ خو نکرده

برایِ تنِ خون‌ کرده

برایِ تنِ دردت به تنم

برایِ تنِ می‌پیچد

برایِ تنِ سوزان

برایِ تنِ تشنج

برایِ تنِ هیتسریک

برایِ تنِ پَرران

برای تنی که در تحرکِ ران‌هایت می‌دود

برایِ تنِ گل‌داده‌

برایِ گلِ سرت

برایِ گلِ سینه‌ات

برایِِ کشِ موهایت

برایِ کِش دادنت

برایِ مشت مشت موهایِ سبزانگشتیت

برایِ گیاهانِ تنت

برایِ گیان

برایِ ویدِ سبز شده رویِ لبت زیرِ بغلت

برایِ چشمانت خیره‌یِ خیره در دو دو

برایِ قرص‌هایِ نانِ چشمانت

 برایِ قرص‌هایی که می‌زنی

برایِ دلِ قرصت

برایِ دلِ تن‌آورت

برایِ تنِ تنت

برایِ تن‌ تَنَنا

برایِ یاهو

برایِ گوگل‌کردنت

برایِ نِت‌ نداشتنت

برایِ تور کردنت

برایِ پهنایِ باندی که پهن می‌کنی

برایِ این‌جا و ساعت بهمان و شِر کردنت

برایِ این‌ جان هنوز و نصفه‌شب و بنازم به اینا و آپلود

برایِ هنوز این‌ جان فرستادنت و آپلود

برایِ جان و تنت

برایِ تنت و تنت

برایِ تن مفقوده‌ات از گزارش‌ها

برایِ آخ برایِ تنِ نایابت در گزارشِ پزشکی

برایِ زشتیِ قانونی

برایِ پزشکیِ زرشکی

برایِ پنبه و الکل و خون‌ریزی‌ات

برایِ صد در صدِ الکلِ عرق‌هایِ چاکِ چاکِ رگ‌هایت

برایِ شراب‌هایِ خورده و نخورده‌ات

برایِ میِ نابِ این هفته‌یِ خونت با هفت‌هزارسالگان

برایِ شرابِ شیری که از دهانِ تو می‌آید

برایِ شیری که از دهانت شیرِ متروگلدین را بلعید

برایِ شیره ساندیسی‌ها فلنگ رو بستن

برایِ جیم نزدنت

برایِ نزن زنم زنم می‌زنم نزن بی‌شرف

برایِ فحش‌هایِ کِشی‌ات

برایِ آن تندِ تنت که ظریفِ ضعیف همه کس و کارته

برایِ منحرف و مریض همه جد و آبادته

برایِ سابقه‌یِ بیماری کو

برایِ بیماریِ قلبِ سالمت

برایِ قلبت از دهنت لب پر می‌زند

برایِ قلبت از دهنت پرت می‌شود

برایِ فیلمِ قلب‌ شده‌ات

برایِ نعره‌یِ دوربینِ این ون کو

برایِ هارش‌ بودنت

برایِ دریدگی‌ات

برایِ نمی‌یام پایین

برایِ نمی‌یام پایین گفتنِ لاتی‌ات

برایِ نمی‌تونی به من دست بزنیِ خلاف بازی‌‌ات

برایِ شِر شدنِ خلافِ سنگینت

برایِ ‌ پشمام اِندِ خلافه

برایِ چه سیسی گرفته با یه من پشم

برایِ ساقیت‌ کیه مگه دوره‌یِ خلافته

برایِ بیشرفی که از دهانِ تو شرفِ شمس است

برایِ فحشی که شِر می‌کنی

برایِ خنده‌یِ بعدش

برایِ آخ برایِ خنده‌یِ بعدش

برایِ گشایشِ ِنیشت تا بناگوشان

برایِ پِقی ترکیدنت از دُژمن

برایِ ترکیدنِ خیابان‌ها از تنت

برایِ ترکوندن‌هات

برایِ عصب‌هایی که می‌تکانی

برایِ دستی که سنگ می‌کنی

برایِ سنگی که پر می‌دهی

برایِ گردنی که می‌کشی به سفرِ سنگ

برای گردن‌کشی‌‌ات

برایِ گردنِ آخته‌ات

برایِِ دستت دلت گردنت

برایِ سر تا پایت

برایِ گردنِ سیاه‌ شده بر جدول

برایِ جدولی که کلیدش کلمه‌یِ توست

برایِ دردی که حادثه برایش قفل است

برایِ خیابانی که در تن حل می‌کنی

برایِ خانه‌هایِ کبودِ تنت

برایِ کَِفاره‌یِ تنت

برایِ کفرِ زلفت

برایِ دستت که مو جمع می‌کند

برایِ مو را غنچه می‌کند

برایِ مو را تاج می‌کند

برایِ انگشتات بال‌بال

برایِ لاکِ فسفری‌ات

برایِ لنزهایِ لیزری‌ات

برایِ لیرزِ سبزِ رویِ تنت

برایِ لیزرِ سبزت رو بکن دادام دادام  دام گفتنت

برایِ سایه‌یِ سبزت

برایِ آرایشِ خلجانی‌ات

برایِ محرابِ غلیظِ ابرویِ خلیجی‌ات

برایِ غلظتت

برایِ جرمِ ذوب‌ نشدنیت

برایِ این‌جا جهنمه

برایِ آتشِ لامَصَبَت

برایِ بیلبورد سوزانت

برایِ بت خاکستر کردنت

برایِ خال خالِ سوخته‌یِ تنت

برایِ قطارِ قطارِ فشنگِ پرچِ تنت

برایِ رنگ‌هایِ تنِ خارج از ریلت

برایِ تن‌هایِ متفاوتت

برایِ رنگین‌کمان‌هایت

برایِ نه فقط تنِ زن بودنت

برایِ نه فقط تنِ مرد بودنت

برایِ تنِ رنگارنگت

برایِ از رنگ‌ رفتنت

برایِ از رنگ پریدنت

برایِِ پریدنت از مانع

برایِ دو با مانعت به خطوطِ قرمزِ پایانی

برایِ سرخابیِِِ صورتِ خاکیِ کوچکت

برایِ چین و ماچینِ موهایِ دسته دسته‌ات

برایِِ مادرت با شکن شکنِِ خاک

برایِ زلفی که می‌بردش باد قیچی قیچی

برایِ طاقتش

برایِ تنِ طاغی‌ات

برایِ حلقومت که طاق شده

برایِ تارهایِ تکنویِ حنجره‌ات

برایِ دوبس دوبس در شبانِ دیجور

برایِ یلدا

برایِ سپیده

برایِ سپیده دمت

برایِ نامت سپیده دمی است بر پیشانی

برایِ تبرک

برایِ غزاله

برایِ  ویدا

برایِ مریم

برایِ شاپرک

برایِ زهرا

برایِ اعظم

برایِ اکرم

برایِ ندا

برایِ نیکتا

برایِ همه با هم هستیم

برایِ پویا که من هم  فرزندِ پدری هستم

برایِِ ستار

برایِِ گوهر

برایِ ابوالفضل

برایِ هواپیمایِ فتاده به هامون

برایِ کیانا

برایِ علی

برایِ علی‌اصغر

برایِ رضا

برایِ مهرداد

برایِ یاسین

برایِ حنانه

برایِ آرش

برایِ میلان

برایِ جهان

برایِ ساسان

برایِ خسرو

برایِ سعید

برایِ محمد

برایِ بکتاش

برایِ آی اسماعیل

برایِ نوید

برایِ  واو و  واو و  واو و  نقطه و نقطه و نقطه

برایِ شِر کردنِ تنی که عطفِ به ما سابق نمی‌شود

برایِ تنی که روحِ جهانِ بی‌روح

برایِ تنی که مراحلِ تاریخ را  آن‌لاک می‌کند

برایِ تنِِ نامریی که تاریخ را تنِ مرئی می‌کند

برای تنِ آتیه

برایِ بدن‌هایِ آتی

برایِ بدن‌ها در تمامِ شبِ قداره‌هایِ بلند

برایِ تمومه ماجرا

برایِ این آخرین پیامه

برایِ آخرین پیام

برایِ امیدوارم آخرش خوب بشه

برایِ شِر شدنِ همین کلمه

برایِ شِر شدن همین رمز

برایِ‌ شِرِ نام را صدا بزن

برایِ مهسا

برایِِ حدیث

برایِ هدیه

برایِ مینو

برایِِ همراز

برایِ روشنا

برایِ ژینا

مهرماه ۱۴۰۱ لندن

بیشتر بخوانید و بشنوید:

بانگ

«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربه‌ها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته است.

شبکه های اجتماعی