
عباس شکری در واکنش به سوءقصد به سلمان رشدی: بِکُش ای چاقو
چرا پرچم آزادی بیان را با سیاستهای آمریکا و بعد غرب باید گره زد تا منافع اقتصادی و سیاسی مانع شود که بر بامی شاهد دو هوا باشیم.
چرا پرچم آزادی بیان را با سیاستهای آمریکا و بعد غرب باید گره زد تا منافع اقتصادی و سیاسی مانع شود که بر بامی شاهد دو هوا باشیم.
منصور کوشان نه تنها یک نویسنده توانا و یک روزنامهنگار تحولآفرین که در وهله اول یک انسان آزاده بود که مانند گوهری در جامعه ادبی ایران میدرخشید. او از کوشندگان سرسخت آزادی بیان در ایران بود.
کتاب “اندوهگین جهنمی” نخستین اثر آری بن، هنر روایتگری این نویسنده نروژی را نشان میدهد. مختصات هنر نویسندگی این نویسنده فقید را با تکیه بر بررسی این اثر و با توجه به بازتابها در نروژ نشان میدهیم.
دختر جوانی بود که به نظر نمیرسید بیش از سی سال سن داشته باشد. بیش و کم نیمهبرهنه بود. طوری لباس پوشیده بود که فقط بتواند اسمش را بگذارد پوشش. بالاتنهاش را با نیمتنهای سبز رنگ پوشانده بود که به زحمت بالای نافش میرسید. پایین تنه را فقط با پارچهای سفیدرنگ پوشانده بود که دور باسناش را گرفته بود.
منصور کوشان برای توده مردم چیزی ننوشته. خودش در گفتگویی گفته: «منِ نویسنده برای تعداد انگشتشماری مینویسم. با این آگاهی هم مینویسم و با این آگاهی هم ادامه میدهم.»
راوی داستان «مدرسهای که اسمش پیروز بود» دختربچهی هشت نُه سالهای است که عاشق بادبادکبازی با برادرش است. راوی آنچه را دیده، مثل دوربین در ذهن ثبت کرده و حالا که سالها از آن روزها میگذرد فیلم را بدون رتوش در تاریکخانه ذهن ظاهر میکند و نهانگاههای روزهای جنگ را برملا میکند.
«بن بست قهرمانی» به شیوه جریان سیال ذهن بیش از ۵۰ خاطره را در خود جای داده که هر یک به نوعی در هزارتوی جامعه قدم میزند تا آینهای تمام قدی باشد از روزهایی که بیشتر ما ندیدیم و تجربه نکردیم. گذشتهای را پیش روی ما میگذارد تا امروز اگر قرار است به کردار آنها داوری داشته باشیم، با توجه به پیشاتاریخ داوریمان، به قضاوت برویم.
عباس شکری با نثر شیوا، روان و بیآلایشاش از چگونگی رابطههای میان انسانها میگوید و طرز فکرشان به مقولههای بسیاری از جمله برخورد با بچهها و تربیت آنها، عشق، داستانسرایی و قصهگویی، اقتصاد و اجتماع.
رضا براهنی، شاعری بزرگ و معلمی خیالپرور و مرد عمل و ادب، متعلق به سنت جهانی کیمیاگران کلمه و ابداعکنندگان آزادیهای تازه است. در این پرونده تلاش میکنیم به جهان او نزدیک شویم.
به زودی نشریه ادبی بانگ دوسیهای را هم به یکی از مهمترین شاعران، رماننویسان و نظریهپردازان تاریخ ایران اختصاص میدهد: رضا براهنی. این دوسیه با همکاری و زیر نظر عباس شکری تهیه شده است و گسترهای از آثار رضا براهنی و حد تأثیرگذاری او در زمینههای شعر، داستاننویسی، نقد ادبی، روزنامهنگاری و برگزاری کارگاههای آموزش شعر و داستان را در برمیگیرد.
جمعه ۵ آذر عباس شکری، مدیر نشر آفتاب و مریم حسین نژاد، مترجم کتاب «دو زن در یک زن» نوشته نوال السعداوی در اینستاگرام گفتوگوی زندهای انجام دادند. این گفتوگو اکنون در اختیار همگان قرار دارد.
باید دامنهی این جنبش مردمی کنونی از حالت تنها همبستگی با اعتراضات در خوزستان (برای آب) فراتر برود، سراسری شود، و همهی جنبههای مختلف تضادهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، معیشتی، اقلیمی، بهداشتی، تبعیض قومی… جامعه ایران امروز را در بر بگیرد.
در کتابهای گرسنگی (۱۸۹۰)، رازها (۱۸۹۲) و پان (۱۸۹۴)، نویسندهی نروژی نوعی از مدرنیست در رمان را کشف کرد که با بکت به پایان رسید. ارمغان او حاصل وضعیت گرگ و میش و تاریکی غروب در ادبیات است.
بسیاری از جوانان عشقورزیشان در تعریف عشق نمیگنجد. همانها هم خیلی زود تسلیم ظاهر و تن یکدیگر میشوند و بهراحتی تنهایی و خلوتشان را رها میکنند.
متن سخنرانی پیتر هاندکه برنده جایزه نوبل ادبیات – ۲۰۱۹: یقین داشته باش که فضای کافی وجود دارد و کوشش کن تصورهای شخصی دیگران را تصدیق کنی
اگر در پاییز ۱۹۷۹ مرا میدید، در تشخیص هویتام، اینکه کیستم، کجاییام یا از کدام قشر جامعهام، چهبسا دچار مشکل میشدید. آن روزها ۲۴ ساله
«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربهها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته و با کوشش شهریار مندنیپور و حسین نوشآذر اداره میشود.