منصور کوشان، داستاننویس، نمایشنامهنویس، روزنامهنگار، عضو کانون نویسندگان ایران، و از کوشندگان آزادی بیان در پی یک دوره طولانی بیماری سرطان، بامداد ۲۷ بهمن ۱۳۹۲ در نروژ درگذشت.
منصور کوشان یکی از فعالان جمع مشورتی کانون نویسندگان و از اعضای هیئت هفت نفره احیای این کانون بود و همزمان با قتلهای زنجیرهای، به دلیل بودن نامش در صدر فهرست کشتار جمهوری اسلامی، بعد از دعوت به نروژ جهت سخنرانی در پنجاهمین سالگرد اعلامیه جهانی حقوق بشر (دسامبر ۱۹۹۸) از ایران مهاجرت کرد و دیگر به موطنش بازنگشت.
منصور کوشان سردبیری نشریه تکاپو به مدیرمسئولی سکینه حیدری را هم به عهده داشت. بسیاری از نمایشنامههای او در طی آن سالها توقیف و اجرای آنها متوقف میشد.
او سال نخست زندگی در تبعید را با سفر به کشورهای اروپایی گذراند و از آوریل سال ۲۰۰۰، بهعنوان نویسنده مهمان در شهر استاوانگر، جنوب غربی نروژ زندگی میکرد.
در این سالها آثاری از او به نروژی منتشر شده و هفت نمایشنامه از خود و نویسندگان جهان را به زبان نروژی طراحی و کارگردانی کرده است.
منصور کوشان تا سال ۲۰۰۶ مدیر هنری تئاتر سولبرگ شهر استاوانگر بود و از آن پس، تنها به نوشتن در قلمروهای پژوهش، نقد و بررسی، شعر، داستان، رمان و نمایشنامه مشغول است و از بهار سال ۱۳۸۸، فصلنامهی فرهنگی، ادبی و هنری «جنگ زمان» را نیز سردبیری میکرد.
از منصور کوشان چندین رمان و مجموعه داستان، چهار دفتر در شعر، نمایشنامه و یک اثر پژوهشی در نقد نمایشنامههای ایبسن منتشر شده است.
منصور کوشان در سالهای میانی دهه ۱۳۷۰، در تهران سردبیری نشریه ادبی «تکاپو» را بر عهده داشت و پس از خروج از کشور، از بهار سال ۱۳۸۸ فصلنامه ادبی-فرهنکی «جنگ زمان» را منتشر میکرد.
از منصور کوشان چندین رمان، مجموعه داستان و چند دفتر شعر منتشر شده است.
آخرین رمانی که از منصور کوشان در ایران انتشار یافته «زنان فراموششده» نام دارد. این رمان را انتشارات ققنوس در سال ۱۳۸۸ منتشر کرده است. «محاق»، «واهمههای مرگ»، «خواب صبوحی و تبعیدیها»، «ناخدا بانو و تثیلت جادو» از دیگر آثار برجسته این نویسنده تبعیدی است.
منصور کوشان از اعضای فعال «جمع مشورتی کانون نویسندگان ایران» بود و در سال ۲۰۱۰ جایزه آزادی بیان اوسیتزکی به او اهدا شده بود. این جایزه هر سال به یک نویسنده که در زندگی اجتماعی و فرهنگی و ادبی خود از حقوق بشر و آزادی بیان دفاع کرده است اهدا میشود.
جایزه اوسیستکی سال ۲۰۱۰، روز دوشنبه پانزدهم نوامبر در خانه ادبیات اسلو به منصور کوشان اهدا شد.
نمایه آثار
رمان و داستان:
محاق – رمان، شیوا، تهران
آداب زمینی – رمان، ابتکار، تهران
واهمههای مرگ – مجموعهی داستان، آرست، تهران
واهمههای زندگی – مجموعهی داستان، آرست، تهران
خواب صبوحی و تبعیدیها – دو داستان، شیوا، تهران
زانیه – سه داستان، آرش، استکهلم
راز بهارخواب – رمان، آرش، استکهلم
عشقهای شیطان – رمان، آرش، استکهلم
تثلیث جادو – رمان، باران، استکهلم
زنان فراموش شده – رمان، آرش، استکهلم، نشر ققنوس، تهران
دهان خاموش – رمان، ویرایش نخست، باران، استکهلم
آوازهای خاموش در تبعید- مجموعهی داستان – H&S Media، لندن
زانیه و زنهای دیگر – H&S Media، لندن
شاهد – رمان، H&S Media، لندن
نقد و بررسی و شناخت:
ایران، ایرانی و ما – آرش. استکهلم
حدیث تشنه و آب– باران. استکهلم
فراسوی متن، فراسوی شگرد، ، نوروز هنر. تهران
هستی شناسی شعر فارسی، جلد یکم، از حافظ تا نیما- نوروز هنر. تهران
چالشهای ادبیات – H&S Media، لندن
آینههای زمان – H&S Media، لندن
سفر ذهنی، سفر عینی، پژوهشی در متن – H&S Media، لندن
جست و جوی خرد ایرانی، از پیش از زرتشت تا بعد از باب – H&S Media، لندن
وارثان حکمت خسروانی، مانی، سهروردی – H&S Media، لندن
هستیشناسی داستانهای سهروردی – H&S Media، لندن
شعر:
سالهای شبنم و ابریشم – گزیده چهار مجموعهی شعر، آرست، تهران
قدیسان آتش و خوابهای زمان – گزیدهی دو مجموعهی شعر، آرست، تهران
مفهوم دیگر الفبا – گزیده دو مجموعهی شعر، کتاب ایران، تهران
پنجرهی رو به جهان – مجموعهی شعر، آرش، استکهلم
خطابههای زمینی – H&S Media، لندن
گفت سنگها – H&S Media، لندن
مولودیهای عاشقانه – H&S Media، لندن
ترانههای هزارهی کهن – H&S Media، لندن
نمایشنامه:
قربانیان خواب پنهان –رودکی. تهران
بودن از نبودن –ایران. تهران
در دل تاریکی –گردون. تهران
بار دیگر بازی دیگر – تکاپو. تهران
کسوف عروسکها – بینام. تهران
محفل عاشقان – بوطیقای نو تهران
آزمودگی – H&S Media، لندن
برابر آسمان – H&S Media، لندن
آخرین شانسها – H&S Media، لندن
نورا + نورا – H&S Media، لندن
انتخابات – در چهار پرده- H&S Media، لندن
جستارهای بیشمار در حوزههای ادبیات، فرهنگ و اجتماع در رسانههای چاپی و اینترنتی فارسی زبان و نروژی
کوشان افزون بر سردبیری مجلههای ایران، دنیای سخن، گردون، تکاپو و آدینه، در طی پنج سال بیست شماره از فصلنامه «جنگ زمان» را منتشر کرده است.
منصور کوشان: از او و درباره او در «بانگ»
عباس شکری: واهمهی تثلیث گمشده (درآمدی بر دوسیه ویژه منصور کوشان)
منصور کوشان برای توده مردم چیزی ننوشته. خودش در گفتگویی گفته: «منِ نویسنده برای تعداد انگشتشماری مینویسم. با این آگاهی هم مینویسم و با این آگاهی هم ادامه میدهم.»
منصور کوشان: شاهد (رمان)، بخش نخست
نشریه ادبی بانگ با اجازه خانواه منصور کوشان، در قالب دوسیهای که به این نویسنده آزادیخواه اختصاص دارد یکی از مهمترین آثار او در تبعید را منتشر میکند: رمان شاهد: دهان خاموش. فصل اول این اثر سترگ را میخوانید:
جمشید برزگر: شهادتی بر زمانهای که زیستهایم – رمان «شاهد» نوشته منصور کوشان
رمان شاهد، شهادت ماست به زمانهای که شاهدش بودهایم و آن را زیستهایم. عصیانی است در برابر خاموشی و فراموشی تحمیلی آنها که میخواهند جز صدای خودشان صدای دیگری شنیده نشود و جز روایت آنان از تاریخ، روایتی برجای نماند.
علی نگهبان: کوشان؛ حضور روشن خرد
منصور کوشان در گسترهی ادب و فرهنگ فارسی حضوری چندسویه و تأثیرگذار داشت، دست کم از نیمههای دههی شصت خورشیدی. او رماننویس، شاعر، نمایشنامهنویس، کارگردان، پژوهشگر، روزنامهنگار ادبی و ناشر بود.
آزیتا قهرمان: «سفری دیگر میبایست» -نگاهی کوتاه به برخی اثرهای منصور کوشان
وجه مشترک آثار منصور کوشان شفافیت نثر، فکر روشن و توان استدلال فلسفی و شاعرانه است . در سرمقالههای سیاسیاش، این ویژگی، خود را به شکل توازن تحلیلی و نگاه گسترده و چند سویه نشان میدهد.
روزبه جورکش: بازنماییِ «بمبارانهای تهران» در رمان «محاق» منصور کوشان
بمبارانهای تهران در این رمان با عشق بازنمایی میشوند. گویی راکتها همزمان که خانهها را هدف قرار میدادند، قلبها را نیز نشانه میرفتند و در میانۀ وضعیتِ قرمز، آژیر عشق بود که بلند میشد: عشق در پناهِ ویرانههای تهران.
کوشیار پارسی: آنچه میماند
سرسختی ِ منصور کوشان در نوشتن را به هیچ روی نمیتوان پُرکاری نامید. به هیچ روی نمیپذیرد زودگذر بودن ِ نوشتن از خود و نوشتن ِ خود را. سودازده است در نوشتن، تا یافتن ِ موسیقی ِ زندگی. در بیدار کردن ِ آنان که نه در خواب که به خُرناسهاند.
ناخدا بانو یا تثلیث جادو – در گفتوگوی حسین نوشآذر با منصور کوشان
«تثلیث جادو» یا «ناخدابانو»، به رغم صفحههای کمش، رمانی است با حجم بسیاری از حادثهها و شخصیتها. تمام شخصیتها و عنصرهای آن، بر مبنای سه کانون موازی، قرینه و متضاد با هم، با یکدیگر در ارتباط تنگاتنگند و هر کدام، اگر من دیگری نباشند، مکمل دیگریاند.