ادبیات داستانی زنان

از ما

گوشه‌های بانگ- گوشۀ هفتم: «حاج بارک‌الله» نوشتۀ میهن بهرامی

آوای شیپور طنینی سرد و شکافنده داشت مثل ضربه‌ی شمشیر، که فضا و فاصله و دیوار را می‌شکافت و مثل دَمی سرد، دلواپسی می‌آورد. نوای شیپورزن حزین بود و انگار مرده‌ای را صدا می‌زد که تنها در جایی دور، به انتظاری بیهوده خوابیده است.

ادامه مطلب »
از دست ندهید

منا میرزایی: شهر در شب

توی یک پارکینگ زیرزمینی تنگ، پشت فرمان نشسته‌ام و به نقاشی زن برهنه در بروشور نگاه می‌کنم. روی سینه‌ها و شکمش سه دایره بنفش کشیده‌اند و هر دایره را با فلش به یک ابر توضیحات وصل کرده‌اند. لای بروشور جواب آزمایشم است؛ جواب آزمایشی که امیدوار بودم منفی باشد، اما نبود.

ادامه مطلب »
از ما

فریده سعیدی: نخل‌ و نارنج

هیچ‌وقت تو را تا این‌حد شکننده ندیده بودم. همین امروز که پرسیدی همین‌جا در شهری کنار دریا دور از قوم و خویش‌ها و هم‌شهرهای‌مان بمانیم خواستم به سؤالت جواب دهم ولی رویت را برگردانده و مشغول مرتب کردن چمدان لباس‌ها بودی.

ادامه مطلب »
«سر منشأ جهان» نوشته ژوان ناهید در نشر مهری
رویدادهای فرهنگی و هنری

«سر منشأ جهان» نوشته­ ژوان ناهید در نشر مهری

این داستان‌ها با نگاهی عمیق به تجربه‌های انسانی نشان می‌دهند که چگونه ذهن انسان می‌تواند در مواجهه با انزوا، مهاجرت، تغییرات محیطی و فرهنگی، و فشارهای روانی حاصل از آن دچار فروپاشی شود.

ادامه مطلب »
از ما

مریم پژمان: نا‌سور

دلتنگ لهجه جنوبی‌ات هستم دختر! گوش می‌کنم! تو فقط حرف بزن! چشمانم را می‌بندم و همان لب‌های درشت عنابی‌ات را تصور می‌کنم.

ادامه مطلب »
از ما

فرناز خسروی: یکی از آن‌ها

از میدان ساعت به سمت خیابان الرِقه می‌‌پیچم مثل همیشه ترافیک است. تا انتهای بلوار می‌رانم تا به خیابان مکتوم می‌رسم. به دنبال جای پارک هستم که علی زنگ می‌‌زند.

ادامه مطلب »
رویدادهای فرهنگی و هنری

آلیس مونرو، برنده نوبل ادبی درگذشت

مونرو یکی از مهم‌ترین داستان‌کوتاه‌نویسان جهان بود. او جوایز بی‌شماری را به خاطر داستان‌های کوتاهش دریافت کرده است. از جمله جایزه بوکر در سال ۲۰۰۹ و جایزه نوبل ادبی در سال ۲۰۱۳.

ادامه مطلب »
ادبیات غرب

هرتا مولر: «تانگوی نفس‌گیر» به ترجمه فاطمه حسن‌زاده

مادر جوراب‌ ابریشمی سیاه را روی میز می‌گذارد. جوراب‌ ابریشمی ساق‌هایی کلفت و پانما دارد. آن‌ها شیشه‌‌‌ای سیاهند. جوراب‌‌ ابریشمی پاشنه‌هایی ضخیم و گرد و پنجه‌هایی ضخیم و نوک‌تیز دارد. آن‌ها سنگی سیاهند.  

ادامه مطلب »
از ما

گوشه‌های بانگ – گوشۀ دوم: «داستان خدیجه» نوشتۀ الاهه علیخانی

«داستان خدیجه» سرگذشت زنی از زنان حاشیه‌نشین شهری است که فرودستی‌اش حتی در بین همگنانش او را وامی‌دارد که بر وضعیت موجود بشورد. اینکه کردار نهایی او را تاب بیاوریم یا نه، پرسشی است که پیش روی خواننده باز می‌ماند.

ادامه مطلب »
از ما

گوشه‌های بانگ – گوشۀ اول: «کاش ملکه اهلی شده باشد» نوشته شهلا شهابیان

شهابیان در این داستان سراغ شخصیتی آشنا رفته است؛ زن سرخپوش میدان فردوسی تهران. نویسنده با آشنازدایی از وضعیت این شخصیت، ما را با شخصیت دیگری آشنا می‌کند که سعی در کشف گریزپایی زن از همصحبتی و همرنگی با جماعت دارد.

ادامه مطلب »
از دست ندهید

بهروز شیدا: «شبنم و شیر در پستان‌های نیلوفر»، حاشیه‌ای بر زنان بدون مردان، نوشته‌ی شهرنوش پارسی‌پور

در زنان بدون مردان سخن بر سرِ سرگذشت پنج زن است. نقطه‌اشتراکِ آن‌ها دغدغه‌ی بکارت است؛ رنجِ پنهان و عریان‌ از دغدغه‌ای زن‌ستیزانه و دردآور. آن‌ها بر مبنای نگاه‌های متفاوت‌شان به هستی و عشق از ماجراهایی غریب می‌گذرند و فرجام‌های گوناگون می‌یابند.

ادامه مطلب »