حمید فرازنده: راز خطوط شتابان احمد بارکی‌زاده

کاریکاتور بر اساس چهره احمد بارکی زاده، کار این هنرمند

احمد بارکی زاده که در سال ۱۳۴۸ در خرمشهر متولد شده فارغ‌التحصیل رشته مجسمه‌سازی مانیومنت از دانشکده هنر و دیزاین در خارکف اکراین است و در حال حاضر در برلین سکونت دارد.
آقای بارکی‌زاده مجسمه‌ساز و کارتونیست و استاد سابق دانشگاه هنر و دانشکده هنرهای زیبا تهران است. او از این پس در بانگ طرح‌های مستقلی برای برخی از داستان‌های ماندگار و کاریکاتورهایی به فراخور موضوعات روز یا بر اساس چهره برخی نویسندگان منتشر می‌‌کند و در همان حال هرچندگاه یک‌بار آثاری از میان آثار او را در صفحات بانگ مشاهده خواهید کرد.
واژه کاریکاتور، با گسترشی که از چند دهه به این‌سو، در شیوه و شگرد اجرایی‌اش و بر پایه آن در نحوه و قدرت بیانش پدید آمد، از چهارچوب تعریف فرهنگ لغاتی خودش بسی پا فراتر گذاشت. این جهش در هنر کاریکاتور را به ساده‌ترین سخن می‌توان در گسستن از عوالم سبکمایه و بیشتر کاسبکارانه «فکاهه و هزل» و پیوستن به جهان و زیرجهان بی‌‌کران و درونکاو طنز خلاصه کرد.
حمید فرازنده، همکار عزیز ما که تاکنون خوانندگان بانگ مقالات و ترجمه‌های متعددی از او را خوانده‌اند در نقد آثار بارکی‌زاده می‌نویسد:
«بارکی‌زاده بیان ظریف اما پیچیده‌اش را با خطوطی ساده و به ظاهر خشن خلق می‌کند، چنان که ایده‌هایی که بیان آنها تا آن لحظه غیرممکن به نظر می‌رسید، در دست او به نرمی اهلی می‌شوند و جلو دیدگان ما نه برای آنکه تماشایشان کنیم، که بیشتر برای اینکه آنها ما را با نگرشی پر سوال تماشا کنند، قرار می‌گیرند: پرسش آنها از ما این است: تو کجای این وضعیت ایستاده‌ای؟»
مقاله حمید فرازنده را می‌خوانیم و در ادامه با برخی از آثار احمد بارکی‌زاده آشنا می‌شویم.

اولین حسّی که کاریکاتورهای احمد بارکی‌زاده در بیننده پدید می‌آورد، این است که می‌بیند استعداد و شجاعت در او درهم تنیده‌اند (منظورم را از شجاعت کمی جلوتر خواهم گفت)، زیرا معمولا با استعدادان، بااحتیاط و شجاعان، بی‌استعدادند. شجاعت بارکی‌زاده فقط در برابر امرِ عریانِ سیاسی نیست. او در برابر نُرم‌های اجتماعی، اخلاقی، فرهنگی، و رفته رفته در برابر نُرم‌های هنر تجسمی نیز همان‌قدر نگاهی بُرّا و بی‌رحم دارد، حتا در برابر خودش گذشت نشان نمی‌دهد.

در واقع بارکی‌زاده فقط کاریکاتوریست نیست. در کنار کارهای اصلی‌اش- هنر گرافیک و تصویرپردازی (illustration) – به خصوص از چند سال پیش به این سو به کاریکاتور مجال بیشتری داده است. برای مردمان مملکتی که به طور کلی هنرهای تجسمی، همیشه‌ی تاریخشان قلمروی ممنوعه، و کاریکاتور به خصوص از نیم قرن پیش به این سو فساد فی‌الارض تلقی شده است، کشیدن کاریکاتور به کنار، حتا نگاه به کاریکاتور آنچنان که باید بارور و تربیت نشده است. منتهای انگیزه‌مان از نگاه به یک کاریکاتور اگر خالی کردن هیجانی غیض‌آلود با پِخّی زیر خنده زدن هم نباشد، همین که کاریکاتور حس یا برداشت ما از واقعیت را نوازش یا قلقلکی دهد، برایمان کافی است.

کاریکاتوریست‌ها از حرف زدن خیلی خوششان نمی‌آید. در مورد بارکی‌زاده حتا شاهد این می‌شویم که در بالا یا زیر بسیاری از کارهایش عنوانی هم نمی‌گذارد. این سکوت او یک دلیل بیشتر ندارد: زبان کاریکاتور زبانی جهانی است. مخاطبش فقط همزبانانش نیستند.

خط‌ها و نشانه‌ها معمولا به طور ضربتی و سریع بر سطح بوم یا کاغذش نقش بسته‌اند، اما هیچ‌کدام ناگهانی و تصادفی نبوده است. حتا اگر گاهی ما را با چشمانی نگران بخنداند، دست آخر تاثیری اندیشناک و اضطراب‌آور در ما به جا می‌گذارد.

بارکی‌زاده بیان ظریف اما پیچیده‌اش را با خطوطی ساده و به ظاهر خشن خلق می‌کند، چنان که ایده‌هایی که بیان آنها تا آن لحظه غیرممکن به نظر می‌رسید، در دست او به نرمی اهلی می‌شوند و جلو دیدگان ما نه برای آنکه تماشایشان کنیم، که بیشتر برای اینکه آنها ما را با نگرشی پر سوال تماشا کنند، قرار می‌گیرند: پرسش آنها از ما این است: تو کجای این وضعیت ایستاده‌ای؟

کار گرافیکی «زن زندگی آزادی» او یک شبیه‌سازی است از عکس بسیار معروف «روز پیروزی در میدان تایمز» (+)؛ آن بوسه‌ی تاریخی (+) که آلفرد آیزنشتت در روز تسلیم شدن ژاپن در میدان تایمز ثبت کرد.

بارکی‌زاده همین وضعیت دو بدن خمیده و درهم پیچ را با ابتکاری که در قسمت پایین گرافیک با پاها به کار بسته است – چنان که با دیدنش متوجه حرکت سریع پاها در یک لحظه می‌شویم – همان حسّ «شکار لحظه‌ای» را خلق کرده است که در عکس آیزنشتت به بیننده دست می‌دهد. ضربه‌های تند اما استادانه‌ی ضخیم و سیاه رنگ در مرزها‌ی بدن مرد، حسّی هول‌آور در ما ایجاد می‌کند که به یاد شرایط پر خشونت محیطی بیافتیم که در هنگام ثبت این رخداد حضور داشته‌اند. و این بُعد تازه‌ای است که بارکی‌زاده به عکس «روز پیروزی» افزوده است: این بوسه‌ای است نه همچون ارمغانی در روز پایانی جنگ، که خود علت جنگ است. پس گرافیست ما ثبت واقعیت نکرده است، بلکه هم انگیزه‌ی جنبش را (زمان گذشته) و هم هدف آن را (زمان آینده) در یک لحظه فقط با کشیدن چند خط نشان داده است. حالا چه بسا راز حرکت پس و پیش ماندن پاها آشکار شود.


اثر احمد بارکی‌زاده، بدون شرح

چند اثر دیگر از احمد بارکی‌زاده

اثر احمد بارکی‌زاده، بدون شرح
اثر احمد بارکی‌زاده، بدون شرح
اثر احمد بارکی‌زاده، بدون شرح
اثر احمد بارکی‌زاده، بدون شرح
اثر احمد بارکی‌زاده، بدون شرح
احمد بارکی زاده، بدون شرح

بانگ

«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربه‌ها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته است.

شبکه های اجتماعی