کوشیار پارسی

از ما

کوشیار پارسی: برگ‌ها

چشم فرمانده سرخ شده و اشک می‌ریخت. همین سبب نگرانی قاضی بود که پس از فرستادن صلوات به صدای بلند گفت: ‘باید کسی را مجازات کرد. نمی‌توانم تنها خاکستر سوخته‌ی کسی را محکوم کنم.

ادامه مطلب »
از ما

کوشیار پارسی: مُشک و گِل

مریم سرزنده، زیبا و کُشنده بود – آخری به ویژه برای من و جیب ِ من. پستان‌هاش، دو کیسه‌ی پر و پیمان، بیش‌تر برای مکیدن تا کدام لذت ِ بزرگ‌سال دیگر و انگشت‌هاش بیشتر برای مشت و مال خمیر ِ تن و نوازش نرم در گرفتن زندگی به زیر ِ دست‌هاش. هنرهاش بی‌اندازه بود و توانایی‌هاش کم‌نظیر.

ادامه مطلب »
از دیگران

دو شعر از  لوییس انریکه مه‌خیا گودو و پابلو نرودا به ترجمه کوشیار پارسی

انتقام شخصی من از تو این خواهد بود که فرزندانت حق ِ آموزش و گُل داشته باشند. انتقام شخصی من این ترانه خواهد بود که بمیری بی‌هیچ نشانی از ترس. انتقام شخصی من از تو این خواهد بود که نیکی ِ خلق‌ام را برابر ِ چشمان‌ات بگیرم، بی‌هیچ نشان از جنگ‌خواهی.

ادامه مطلب »
رویدادهای فرهنگی و هنری

کوشیار پارسی: روند صدور فتوا علیه سلمان رشدی

چرا نویسنده‌ی کنجکاو حقیقت رانده می‌شود به جهان سیاست؟ نویسنده می‌نگرد و شخصیت‌هاش را می‌آفریند، در حالی‌که اهل سیاست، خود شخصیت ِ اصلی ِ داستانی‌اند که می‌سازند و نمی‌آفرینند.

ادامه مطلب »
از ما

کوشیار پارسی: آن‌چه می‌ماند

سرسختی ِ منصور کوشان در نوشتن را به هیچ روی نمی‌توان پُرکاری نامید. به هیچ روی نمی‌پذیرد زودگذر بودن ِ نوشتن از خود و نوشتن ِ خود را. سودازده است در نوشتن، تا یافتن ِ موسیقی ِ زندگی. در بیدار کردن ِ آنان که نه در خواب که به خُرناسه‌‌اند.

ادامه مطلب »
ادبیات غرب

کوشیار پارسی: «زلیخا چشم باز می‌کند» (نگاه به رمانی به همین نام از گوزل یاخینا)

رمان تاریخی زلیخا چشم باز می‌کند شرح ِ دوران کمتر شناخته شده‌ای از تاریخ اتحاد شوروی است: کوچ اجباری میلیون‌ها کولاک به سیبری در دهه‌ی سی سده‌ی گذشته. لوکوموتیوی که قرار است تبعیدیان را به سیبری برساند لوح شعار «پیش به سوی خوشبختی!» بر پیشانی حمل می‌کند.

ادامه مطلب »
ادبیات غرب

صد و چهلمین زادروز جیمز جویس: «دوبلینی‌ها» در خوانش کوشیار پارسی

کوشیار پارسی: مجموعه «دوبلینی‌ها»، گردآوری داستان‌های جدا نیست، ترکیب‌بندی دقیقی است که جویس، شهر را چون اندامواره‌ای با رده‌های گوناگون زندگی نقش زده است. همه‌ جا ناتمامی و ناتوانی حضور دارد و هیچ کسی نمی‌تواند از حالت فلج‌گون ِ دوبلین بگریزد.

ادامه مطلب »
ادبیات غرب

آلمودِنا گراندِز: «فرازهایی از زندگی لولو» به ترجمه کوشیار پارسی

نخستین بار بود در زندگی که چنین صحنه‌ای می‌دیدم. مردی، درشت و عضلانی، مردی زیبا، تکیه بر دست‌ها و زانوها روی میز، با کون ِ بالا داده، ران‌ها از هم گشاده، به انتظار. بی‌دفاع، درهم رفته چون سگی وانهاده، حیوانی ملتمس، لرزان، آماده به پذیرش هر عقوبتی. سگی تحقیر شده، که چهره پنهان کرده بود، اما زن نبود.

ادامه مطلب »
ادبیات غرب

کوشیار پارسی «فرازهایی از زندگی لولو» نوشته آلمودنا گراندز را ترجمه می‌کند

لمودنا گراندز، نویسنده‌ی مهم و مورد احترام و توجه اسپانیا، متولد ۷ مه ۱۹۶۰ در ۲۷ نوامبر ۲۰۲۱ درگذشت. فرازهایی از زندگی لولو نخستین رمان اوست که در ۱۹۸۹ منتشر شد: این رمان درباره‌ی نیاز تن‌کام‌خواهانه ‌پس از تقوای اخلاقی ریاییِ دوران دیکتاتور فرانکوست.

ادامه مطلب »
از ما

کوشیار پارسی: جهان از آهنی کی تاب گیرد – در خوانش ِ«ماه تا چاه»ِ حسین آتش‌پرور: شهر، چون ادامه‌ی انسان

بنیاد فرهنگی ژاله اصفهانی پنجشنبه ۲۰ آبان (۱۱ نوامبر) جلسه‌ای را به بحث و گفت‌وگو درباره رمان «ماه تا چاه» نوشته حسین‌ آتش‌‌پرور اختصاص داد. کوشیار پارسی سخنران اصلی این برنامه بود. متن سخنان او.

ادامه مطلب »
رویدادهای فرهنگی و هنری

بنیاد ژاله اصفهانی: نقد و بررسی رمان «ماه تا چاه» حسین آتش‌پرور توسط کوشیار پارسی و با حضور نویسنده کتاب

بنیاد ژاله اصفهانی در نظر دارد رمان «ماه تا چاه» نوشته حسین آتش‌پرور را در جلسه‌ای که به طور ویدیو کنفرانس در «زوم» برگزار می‌شود نقد و بررسی کند.

ادامه مطلب »
از ما

کوشیار پارسی: «قادر عبدالله»، آینده‌ی دیروز

قادر عبداله در ترجمه‌اش از قرآن ادعا می‌کند: «ترجمه‌ی قرآن ناممکن است؛ زیبایی زبان محمد در روند کار از دست می‌رود. همه‌ی جمله‌های قرآن تداعی‌کننده‌اند. به شکل‌های گوناگون می‌توانی ترجمه کنی، و خطا می‌کنی.» تداعی کننده؟ این‌جا و آن‌جا. ترجمه به شکل‌های کوناگون؟ کار ِ ترجمه البته گزینش است. ترجمه در به‌ترین شکل نزدیک شدن ِ درست است، بازتابی درست؛ در بهترین شکل کار هنری خوب. هر زبانی زیبایی خود دارد.

ادامه مطلب »
رویدادهای فرهنگی و هنری

نمود تجربه شخصی در داستان‌نویسی – کوشیار پارسی: واقعیت آشنای روزمره تنها دستمایه برای ساختن واقعیت ِ ادبیات خودمختار است

نویسنده‌ی جست‌وجوگر به دنبال گرته‌برداری از زندگی ِ زیسته شده نیست. آفریننده است. کار برای او محصول نیز هست. می‌گویند نویسنده «از درون زبان» کار می‌کند. اما این شرح دقیقی نیست. هر نویسنده‌ای از درون تجربه‌هاش می‌نویسد.

ادامه مطلب »
داستان

امین معلوف، آوارگان، رمان – به ترجمه کوشیار پارسی

آدم، راوی رمان «آوارگان» امین معلوف یک لبنانی تبعیدی است که در پاریس زندگی می‌کند. مراد، دوست سالیان او در بستر مرگ است. این خبر که به آدم می‌رسد تصمیم می‌گیرد بعد از ۳۰ سال دوری از زادگاهش به لبنان بازگردد و هرچند که سال‌ها پیش با مراد کار او به اختلاف و جدایی کشیده، بر بالین دوستش حاضر شود.

ادامه مطلب »