مفتون امینی درگذشت – شعر «باد را آواز باید کرد» از سرودههای او با صدای ایرج گرگین
مفتون امینی از شاعران سرشناس ایران که در مکتب نیمایی و به ترکی نیز اشعار ماندگاری سروده پنجشنبه ۱۰ آذر در نود و شش سالگی درگذشت.
مفتون امینی از شاعران سرشناس ایران که در مکتب نیمایی و به ترکی نیز اشعار ماندگاری سروده پنجشنبه ۱۰ آذر در نود و شش سالگی درگذشت.
آرش فولادوند، ارکستر فیلارمونیک پاریس شرقی و موسس و سرپرست گروه کُر ایرانیان در اروپا با همکاری گروه کر بهار پاریس ترانه تازهای را برای جنبش اجرا کرده و حقوق بازخوانی و اجرای این اثر را در اختیار مردم قرار داده است:
پورآذری چند روز پیش همراه با شماری از بازیگران تئاتر از جمله لیلا گلستانی در دامن طبیعت جلوی دوربین قرار گرفته بود. بازیگران زن بدون حجاب بودند و همه لباسهای سیاه به تن داشتند و با چهرههای ماتمزده مقابل دوربین قرار گرفتند.
برادر مینا، توی ایوان مشرف به حیاط، بساط را مهیا کرده بود. تا آمدم بنشینم بلند شد به احترام. توی این روز و شبهای ملالآور، کمک حالم بود و از اینکه به چنین سرانجامی رسیدهام ناراحت بود.
بیش از ۲۰۰ هزار نفر از کارزار آزادی توماج صالحی، رپر معترض ایرانی حمایت کردهاند. به زودی شمار حامیان این کارزار به ۳۰۰ هزار نفر میرسد.
او سالها پیش در نشریه انسانشناسی و فرهنگ با عنوان «فاش میگویم» طرحی از زندگی اجتماعی و ادبیاش به دست داده بود. میخوانیم:
شعرشدنیست، چون میگویند، و چه بسیار، و از عهده برنمیآیند. از عهدهی چه برنمیآیند؟ -تنِ منقبضشده بر اثرِ فرودِ غرّانِ شلاق و چماق، قلبِ منقبضشدهی من در مقامِ گویندهای که ناچارم به مویه و سوگ یا خشم فریاد برآورم: من هم هستم. و آیا باید از عهده برآمد؟
تریکومی این اثر هنری را به کشتهشدگان انقلاب نوین مردم ایران تقدیم کرده است. او همه این سازها را یک به یک خودش نواخته و سپس در تدوین مجموعه یک دستی فراهم آورده.
یک عکاس مطبوعاتی به نام عادل کریمی با قرار وثیقه آزاد شد. چهار عکاس مطبوعاتی دیگر به نامهای حسین اسماعیلی، عادل کریمی، یلدا معیری و آریا جعفری همچنان زندانیاند.
این شعر نیست، تن ِ مجروح ِپانزده سالهایاست چرکین از تجاوزهای پیدرپی، سر شکافتهی دخترکی آوازهخوان است با کلماتی له شده در گلو، سینه دریده کارگری زندانی است که تا آخرین ضربه به شکنجهگرش میخندید.
چون سرو ایستاده بر سکوی افتخار با پرچمی که میرقصد با باد بر خشک چوبی، چه زیبا پریشان کرده موی تو و خاطر “جبار” را نسیم انقلاب.
نوید افقه، موسیقیدان و نوازنده برجسته تنبک و حسین رونقی با قید وثیقه آزاد شدند. انتظار میرود که وریا غفوری، یکشنبه ۶ آذر آزاد شود. حدود ۱۴ هزار نفر از جمله کودکان در جریان اعتراضات جاری در ایران بازداشت شدهاند.
این ترانه دوازده سال قبل اجرا شد که اکنون در پرتو اعتراضات جوانان شجاع ایرانی، معنا و مفهوم تازهای یافته است: نهال پرآواز آینده، شکوفا به جشن بهاران است. میشنویم:
نگهداری به مدت سه روز در یک محل بسیار سرد، ضرب و شتم شدید و پرتاب از ارتفاع به پایین از جمله شکنجههایی است که این هنرمند کُرد طی این مدت تحمل کرده است. گفته میشود در نتیجه این شکنجهها او مجبور به انجام اعترافات تلویزیونی شده است.
ترجیعبند سخنان وزیر ارشاد اسلامی دولت سرکوبگر «حاکمیت وزارت ارشاد اسلامی بر هنرمندان» است. در همان حال هنرمندان ایرانی دستکم در دو دهه گذشته هرگز تا این حد سرکش و حاکمیتگریز نبودهاند. یک نمونه: تولید فیلمهای سینمایی به دو شکل باحجاب و بیحجاب.
میگفت: «بیچارهتر از منی که دستی گرفته ریشه و ساقهات را و مجال جُنبیدنت بهقدر لرزشیست یا تکانهای از سر بیحوصلگی. و خوشبختتر از تو منم که با یک پا لنگیدهام از شهری به شهر دیگر.»
اعضای هیئت مدیره و بازرسانِ کانونِ نمایشنامهنویسان و مترجمان تئاتر ایران برای اعتراض به مدیریت کلانِ فرهنگی و هنری کشور، وزارتِ فرهنگ و ارشاد اسلامی،
آنجا که مردمان زیادند و دستهایشان خالی، آنجا که حبههای سم در آب شان سریز، آنجا که خانه در دره به زندان کثیف و نمناک منتهی میشود، آنجا که چهره جلاد همیشه به خوبی پوشیده است، آنجا که گرسنگیِ زشت است و جانها فراموش شده ،آنجا که سیاه رنگ است و هیچ کدام به شمار نمیآیند
شعری از روزبه کمالی،حدیثِ ژینا و همرازها و روشناهایِ خیابان با صدا و اجرای شاعر
من برای گرفتن چیزی به جنگ نمیروم، من برای اینکه خودم را از شرّ “ناموسبودن” رها کنم، خودم را از سنگینی هرآنچه بر قامتم دوختهاند رها کنم، برای اینکه هیچ نداشته باشم از شما و از نو آغاز کنم، من به راستی برای از دست دادن به میدان آمدهام.
گروهی از فعالان ادبیات و هنر کودکان و نوجوانان، با صدور بیانیهای با عنوان «صدای آزادی، صدای وطن و صدای ایران» به مناسبت روز جهانی
«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربهها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته و با کوشش شهریار مندنیپور و حسین نوشآذر اداره میشود.