
داستان کوتاه گمشدهی گراهام گرین با عنوان «خواندن در شب» برای نخستین بار منتشر شد. این اثر، که تحلیلگران آن را «جواهری وهمآور» توصیف کردهاند، در شمارهی ۷۵ مجلهی استرند به چاپ رسیده است. این داستان، که احتمالاً در سال ۱۹۶۲ نوشته شده، به ترسهای کودکی یک مسافر مرد تنها میپردازد که در شبی طوفانی در ریویرای فرانسه، با خواندن داستانهای ماوراءالطبیعه وحشتزده میشود.
این اثر از سبک معمول گرین در تریلرهای سیاسی فاصله دارد و بیشتر به جنبههای روانشناختی و طنزآمیز میپردازد. اندرو گولی، سردبیر استرند، این داستان را ادای احترامی به ژانر وحشت دانسته و اشاره کرده است که گرین پیشتر در سال ۱۹۶۹ داستانی ارواح با عنوان «مکانی کوچک در نزدیکی جادهی اجور» را در همین مجله منتشر کرده بود.
دستنوشتهی این داستان در آرشیوهای کتابخانهی هری رانسوم سنتر کشف و توسط کامیلا گرین، نوهی نویسنده، بازنویسی و منتشر شد. گولی این اثر را قابل همذاتپنداری دانست و تأکید کرد که گرین با نثری استادانه، ترسهای روزمره را به موقعیتی فراموشنشدنی تبدیل کرده است.
همزمان، داستان کمتر شناختهشدهای از ایان فلمینگ با عنوان «رویای شرمآور» نیز در این شماره منتشر شده است. این اثر، برخلاف سبک معمول فلمینگ در ژانر جاسوسی، به ماجرای یک روزنامهنگار شکستخورده میپردازد که با ترس از مواجهه با یک تاجر سادیستیک دستوپنجه نرم میکند. گولی این داستان را نمونهای از توانایی فلمینگ در خلق روایتهای ادبی با طنز سیاه دانست.
هر دو داستان بخشی از پروژهی مجلهی استرند برای احیای آثار گمشدهی نویسندگان مشهور هستند. داستان گرین در مجموعهی «دوئت دوگانه» (انتشارات پنگوئن، ژوئیه ۲۰۲۵) و داستان فلمینگ در کتاب «گفتوگو با شیطان» (اواخر مه ۲۰۲۵) نیز منتشر خواهند شد.
گراهام گرین (۱۹۰۴–۱۹۹۱) و ایان فلمینگ (۱۹۰۸–۱۹۶۴)، دو تن از برجستهترین نویسندگان قرن بیستم بریتانیا، هر یک با سبک و ژانر متمایز خود تأثیر عمیقی بر ادبیات گذاشتند. گرین، رماننویس و داستاننویس کوتاه، به خاطر تریلرهای روانشناختی و سیاسی مانند «مرد سوم» و «قدرت و جلال» شهرت دارد که اغلب با طنزی تلخ و کاوش در مسائل اخلاقی و مذهبی همراه است؛ او همچنین در داستانهای کوتاه ماوراءالطبیعه، مانند «خواندن در شب»، مهارت داشت. فلمینگ، خالق مجموعهی جیمز باند، با رمانهای جاسوسی پرهیجان مانند «کازینو رویال» به شهرت رسید، اما توانایی او در نگارش داستانهای ادبی با طنز سیاه، مانند «رویای شرمآور»، جنبهی کمتر شناختهشدهای از استعدادش را نشان میدهد.