علی صبوری: بر صندلی مرگ

مراسم تشییع پیکر و خاکسپاری شیوا ارسطویی، نویسنده فقید دوشنبه ۲۲ اردیبهشت در مقابل خانه هنرمندان برگزار شد. این یکی از موارد اندک در تاریخ معاصر ایران بود که زنان بدون پوشش تحمیلی زیر تابوت نویسنده را گرفتند و او را به خانه ابدی بدرقه کردند. ارسطویی در ۹ اردیبهشت ۱۳۴۰ در تهران به دنیا آمد و ۱۷ اردیبهشت سال جاری در شصت و چهارسالگی درگذشت. سپهر فرزند او و همچنین کانون نویسندگان ایران شایعه خودکشی ارسطویی را تأیید نکرده‌اند.
علی صبوری، شاعر معاصر و از هموندان شیوا ارسطویی در کانون نویسندگان ایران شعری خطاب به او سروده است.

در خاموشی رفیق کانونی‌: شیوا ارسطویی

چراغ را
هر سو که چرخاندم تو‌نبودی
گفتم شاید همین حوالی
پنهان شده باشی
گشتم اما پیدایت نکردم
در کجای این جهان تاریک ناپیدایی؟
که باد هر سو می‌وزد
عطر تو را می‌پراکند؟
اما تو پیدا نیستی
تو به کدام سوی رفتی؟
از این سوی که نرفتی
اینجا گذر گاه شورشگران است
که ذلت را تاب نمی‌آورند
از آن سو هم گمان نکنم رفته‌ باشی
گذرگاه بردگان ست
پس به کدامین سوی رفته‌ای؟
گزمگان مست
بر چار راه‌ها مستقر شده‌اند
با کلاه‌های مفرغی
و شمشیر‌های مسی
که نفرین ابلیس
از پیشانی‌شان پیدا ست
تو پنداری
با انتخابت
بر صندلی مرگ نشسته‌ای
و لبخندت
مثل طنابی خونین
بر حلقه‌ی دار تاب می‌خورد
و حقارت زندگی را برملا می‌‌ کند

اردیبهشت /۴۰۴

بیشتر بخوانید:

بایگانی

بانگ

«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربه‌ها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته است.

شبکه های اجتماعی