قباد آذرآیین

از ما

قباد آذرآیین: حکم

شما در سراسر دوران پاک و پرثمرمعلمی‌تان، نمونه بودید. این را تنها من به عنوان کسی که افتخارشاگردی شما را در سال‌های دور، داشته است، نمی‌گویم، گمان نمی‌کنم در این مورد، کسی با نظر من کوچک ترین مخالفتی داشته باشد. حضورشاگردان پرشمارکلاس‌های درس شما در بهترین دانشگاه‌ها و مراکز علمی این جا و غرب، گواه این گفته‌ی من است.

ادامه مطلب »
رویدادهای فرهنگی و هنری

انتشار نخستین شماره از سومین دوره «نامه کانون نویسندگان ایران»

نخستین شماره از سومین دوره «نامه کانون نویسندگان ایران» زیر نظر قباد آذرآیین، آیدا عمیدی و حافظ موسوی منتشر شد. این شماره شامل مطالبی در زمینه‌های داستان، شعر، ادبیات نمایشی و نقد ادبی است. در پیشگفتار این شماره آمده است که کانون نویسندگان ایران در پاییز سال جاری، انتشار نامه کانون را در دستور کار خود قرار داد.

ادامه مطلب »
از ما

قباد آذرآیین: گُنگه

خاله بزرگه اما بالاخره شوهر کرد و راحت شد… آب و رنگی داشت… من چی؟ کی می‌آید سراغ من؛ لندهور و دیلاق و این صدای خش‌دار مردانه… از دختر بودن همین مکافاتش نصیبم شده.

ادامه مطلب »
از ما

قباد آذرآیین: رودابه

یک شرخر: اینکه دختر و پسرو می‌فرستن تو یه اتاق که یعنی دوتایی حرف بزنن و مثلن همدیگه رو سبک سنگین کنن و طعم دهن همو بفهمن، خدایی‌ش رسم بدی نیس. چن کلوم که گپ زدیم دوزاری‌مون افتاد که رودابه هم پر بی‌میل نیس.

ادامه مطلب »
رویدادهای فرهنگی و هنری

نمود تجربه شخصی در داستان‌نویسی – قباد آذرآیین: بدون تجربه‌ زیسته، نویسنده چاره‌ای جز توسل به بازی‌های زبانی ندارد

داستان بدون تجربه‌ی زیسته پوک و توخالی است… از میان کارهایم، رویدادهای رمان «عقرب‌ها را زنده بگیر» و «روزگار شاد و ناشاد محله‌ی نفت‌آباد» تجربه‌های زیسته مستقیم خودم هستند با شخصیت‌های داستان داستان این کتاب‌ها زندگی کرده‌ام.

ادامه مطلب »
رویدادهای فرهنگی و هنری

واکنش‌ها به سرکوب خوزستان – قباد آذرآیین: داستان من چند کودک تشنه را سیراب می‌کند؟

من چند هزار داستان بنویسم تا هور لبریز شود، و صاحبان گاومیش‌های  سیراب و شاد به جان من و داستان‌هام دعا کنند؟ داستان باید رودی شود که جریانش را به سوی تشنگان تغییر  دهد.

ادامه مطلب »
رویدادهای فرهنگی و هنری

تداوم همبستگی نویسندگان با خوزستان، بیانیه ۵۵ روزنامه‌نگار

همبستگی نویسندگان با اعتراضات خوزستان ادامه دارد. ۵۵ روزنامه‌نگار اعلام کردند برخی خبرنگاران اجیر شده دولتی «روایتی دست‌ساخته و سفارشی» به عنوان روایت خوزستان منتشر می‌کنند.

ادامه مطلب »
از ما

قباد آذرآیین: میموزا در غربت

«شهرو» سیاه‌سوخته و پاپتی، سینه سوخته می‌دوید. یک شاخۀ میموزا تو یک دستش بود و با دست دیگرش بتی را دنبال خودش می‌کشاند. «بتی» داشت از پا می‌افتاد. ساق‌های لاغر نی‌قلیانی و کندۀ زانوهاش زخم و زیلی شده بود و سوز می‌زد.

ادامه مطلب »
از ما

قباد آذرآیین: نینا

آسانسوریک سال بعد، به هم‌کف رسید، نینا پیرزن را تند کنار زد و خودش را انداخت بیرون و نفسش را آزاد کرد… در آسانسور بسته شد. پیرزن پیاده نشده بود…

ادامه مطلب »
از ما

نسیم خاکسار درباره داستان «فال» قباد آذرآیین: دایره بسته‌ای که درماندگی آدم‌ها در آن تکرار می‌شود

نسیم خاکسار: تنها واقعیت استوار در داستان فال نوشته قباد آذرآیین، زندان و قبرستان است و کارگران بی‌جا و بی‌پناه با کار مشقت بارشان؛ هنگام ساختن یک برج و دادگاهی که محکوم می‌کند.

ادامه مطلب »
از ما

قباد آذرآیین: فال

در داستان فال مثل این است که زمان متوقف مانده و فلاکت مردمان یک شهر بر مدار بسته تکرار می‌شود. قباد آذرآیین، متولد ۱۳۲۷، مسجد

ادامه مطلب »