
بانگنما – مرثیهای برای یک یل، به روایت حسین نوشآذر با شعر «افق را بنگر»ِ حسن حسام
شب بود. اولین شب بعد از در خاک شدنات. شهر مثل یک فرشته با دو بال سفید که کارمند سازمان زندانها با کمر سفت و مردی معیوب از مقعد به او تجاوز کرده باشد، به خود میپیچید و مینالید و میگریست.