
به کارگردانی نیلوفر بیضایی و اجرای گروه تئاتر دریچه: «گروفلو» – برای کودکان
در «گروفلو»، نخستین تجربه ما در تولید کتاب صوتی برای کودکان، هشت هنرمند مشارکت داشتهاند. کاری از گروه تئاتر دریچه و به کارگردانی نیلوفر بیضایی.
در «گروفلو»، نخستین تجربه ما در تولید کتاب صوتی برای کودکان، هشت هنرمند مشارکت داشتهاند. کاری از گروه تئاتر دریچه و به کارگردانی نیلوفر بیضایی.
این یکی از خاطرههای گذرای مادرم است. گذرا، به این معنی که فقط یک بار بیدلیل به یادش آمد، خاطره را یک جور محو و کلی تعریف کرد و بعد از یاد برد و پس از آن هم در یاد هیچکس حتی خودش، نماند، جز من شاید.
هیأت داوران این جایزه معتبر جهانی را به دلیل توانایی نویسنده در «پیوند دادن موضوعات حماسی با واقعیتهای زندگی معاصر» به ژان کلود مورلوا اهدا کرد.
نارمک بر صفحهی نمایشگر مردانی کوتاهقد را میدید که کنار هم نشسته بودند. نخستین بار بود که بعد از هَمسانسازی یکجا میدیدشان. لباسها متفاوت بود، مدل موها هم همینطور. اما چهرهها یکسان بود. آن جای شکستگی، روی پیشانی همهشان بود.
تصوف بیگمان یکی از ارکان معنویت ایران و تذکرهالاولیاء یکی از پرنفوذترین و پراهمیتترین آثار صوفیان است. از علامه قزوینی و ملک الشعراء بهار تا ذبیحالله صفا و شفیعی کدکنی، همگی آن را از زیباترین متنهای نثر فارسی دانستهاند. این کتاب در کنار منطقالطیــر پر آوازهترین اثر عطـــار نیشابوریست.
«شهرو» سیاهسوخته و پاپتی، سینه سوخته میدوید. یک شاخۀ میموزا تو یک دستش بود و با دست دیگرش بتی را دنبال خودش میکشاند. «بتی» داشت از پا میافتاد. ساقهای لاغر نیقلیانی و کندۀ زانوهاش زخم و زیلی شده بود و سوز میزد.
بر اساس تقویم جلالی با نوروز ۱۴۰۰ قدم به قرن تازهای میگذاریم. در قرن چهاردهم داستاننویسی ایران با هدایت و جمالزاده از اساس دگرگون شد، تحت تاثیر کودتای ۲۸ مرداد به راه تازهای افتاد و بعد از انقلاب بهمن ۵۷ وارد دوره پایداری شد. نوروز به عنوان درونمایه ادبیات داستانی ایران؟
آدم بعد از ۳۰ سال دوری از لبنان به زادگاهش برمیگردد. روایتی از ۱۶ روز اقامت او در موطناش.
این حرفها نیست. من کلهم که گرم میشه میرم تو خودم. یادت که هست؟ اصلاً همین جوریام. به پیک دوم نرسیده، رو هوام. اینام که دستشون به کم نمیره. همچین توپول برات میریزن که یه دونهش کلهپات میکنه.
سمیه دانشیار در این برنامه فرازی از «کتاب ناآرامی» به ترجمه حسین منصوری را اجرا میکند. این برنامه را همراه با فادوخوانی آمالیا رودرگریز (۱۹۹۹ –۱۹۲۰)، خواننده شهیر پرتغالی بشنوید:
دو عامل تعیین کنندۀ توفیق ادبی است: نخست برخورداری از توانایی ذاتی، و سپس نیاز (تمایل واژۀ ضعیفی است) به پرورش همۀ ابعاد این تواناییِ ذاتی تا به نهایت، از طریق تلاش ایثارگونه. ت
از چند پنجره بهکوتاهی به رمان بندِ محکومین، نوشتهی کیهان خانجانی، مینگریم؛ به بندیانی که در یکی از بندهای مردان زندان لاکان رشت هم در بند زندانبانان اسیر اند هم در بند خویش و همبندیان خویش.
بند محکومین، بیستوپنج اتاق داشت و دویستوپنجاه محکوم. تمام اینها هم نه روی کاکلِ رئیس و پاسِ اصلی و زیرِ هشت یا وکیلِ بند، که روی کاکلِ دوربین و آزمان و آخان میچرخید.
اول چندتایی روی سیمهای برق نشسته بودند و مثل چند لکه سیاه به نظر میرسیدند. پرستوها را میگویم. پرستوها برگشته بودند و همه از آمدنشان خوشحال بودند.
شاید اگر به جای روبنده، چشم بند معمولی از همانها که دوتا بندش میافتاد پشت گوش، روی صورتش زده بودند اینقدر زود نبریده بود. مسیر کارها همانطوری نبود که بارها فکرش را کرده بود.
«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربهها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته و با کوشش شهریار مندنیپور و حسین نوشآذر اداره میشود.