محبوبه موسوی

رویدادهای فرهنگی و هنری

 مریم رئیس‌دانا: غایب شدن زنان در داستان محبوبه موسوی در تداوم هزار و یک شب است که زنان زیر خشونت پادشاه در حال نابودی هستند

مریم رئیس دانا درباره غیبت «همه آن زنان» در داستان محبوبه موسوی را تداوم هزار و یک شب می‌داند که زنان زیر خشونت پادشاه در حال نابودی هستند. در داستان موسوی اما موسوی زنان ولی عکس‌العمل دارند. در برابر خشونت ساکت نیستند و همه با هم متحد شده شهر را ترک می‌کنند یا خود را از نظر غایب می‌کنند.

ادامه مطلب »
رویدادهای فرهنگی و هنری

منا میرزایی: در بسیاری از موارد، خشونت خانگی یا وجه بیرونی ندارد یا نمود بیرونی آن جدی گرفته نمی‌شود

داستان «همه آن زنان» محبوبه موسوی به قهر زنان به عنوان یک اقدام اعتراضی به خشونت خانگی می‌پردازد. به گفته منا میرزایی غیبت زنان، تمثیلی از اتحاد و اعتراض آن‌ها به خشونت و نابرابری است.

ادامه مطلب »
رویدادهای فرهنگی و هنری

باهار مومنی: جامعه پر از خشونت فضایی مناسب برای پذیرش پاکیزگی و معصومیت ندارد

رمان «همه‌ی آن زنان» اثر محبوبه موسوی با استفاده از تکنیک‌های روایی چندلایه و تمثیلی، به بررسی جایگاه زنان در جامعه، خشونت خانگی و نابرابری جنسیتی می‌پردازد. غیبت ناگهانی زنان از محله، فضایی پرالتهاب ایجاد می‌کند که خواننده را به تأمل درباره‌ی شرایط زنان و روابط آن‌ها با مردان دعوت می‌کند. باهار مومنی در تحلیل این اثر، تأکید کرد که غیبت زنان نمادی از اعتراض به سرکوب سیستماتیک در جامعه‌ای مردسالار است و این داستان هشداری است درباره‌ی عواقب نادیده گرفتن و انکار زنان.

ادامه مطلب »
از ما

گوشه‌های بانگ- گوشه هشتم: «همه آن زنان» نوشتۀ محبوبه موسوی

ماجرا از این‌جا شروع شد که یک روز صبح، همه همسایه‌های یک کوچه همین که چشم باز کردند دیدند زن‌هایشان نیستند. نه اینکه از همان اول همه از حال هم با خبر باشند، نه! کمی طول کشید تا فهمیدند که مادرها دست دخترهایشان و مادربزرگ‌ها دست نوه‌های دخترشان را گرفته‌اند و رفته‌اند.

ادامه مطلب »
از دست ندهید

احمد خلفانی: فردیت، استتار و دیدگریزی در «خرگوش و خاکستر»ِ محبوبه موسوی

“خرگوش و خاکستر” در وهله اول داستان یک “گم شدن” است. دور شدن از خانه و کاشانه و مواجهه فرد با ساختارهای مردسالارانه‌ای که دیگر نه تنها دردی را از او دوا نمی‌کنند بلکه همچون سدّی جلو او ایستاده‌اند. زنانگی، مادرانگی، حضور پرقدرت پدر یا شوهر، ترس از اختگی و نازایی…و نظم و قانون و منطق مردسالاراز اضلاع مختلف این ساختارند.

ادامه مطلب »
رویدادهای فرهنگی و هنری

«بیجار» نوشته نرگس مقدسیان و رنج زنان شالیکار

داستان «بیجار» نوشته نرگس مقدسیان در محل تلاقی ادبیات کارگری و ادبیات زنان شکل می‌گیرد. نویسنده در این داستان موفق می‌شود که از خاستگاه طبقه متوسط شهری فاصله بگیرد و داستان زنانی را روایت کند که برای گذران زندگی ناگزیر به یک تقلای بی‌پایان‌اند.

ادامه مطلب »
از ما

گوشه‌های بانگ – گوشۀ اول: «کاش ملکه اهلی شده باشد» نوشته شهلا شهابیان

شهابیان در این داستان سراغ شخصیتی آشنا رفته است؛ زن سرخپوش میدان فردوسی تهران. نویسنده با آشنازدایی از وضعیت این شخصیت، ما را با شخصیت دیگری آشنا می‌کند که سعی در کشف گریزپایی زن از همصحبتی و همرنگی با جماعت دارد.

ادامه مطلب »
از ما

محبوبه موسوی: مثلث آب

مرد فراری، تشنه، له‌له می‌زند. تمام راه را از «گله‌دار» تا آنجا در کوه و کمر دویده. خودش را می‌بیند که در سیاهی اتاق از تشنگی چارچنگول رو به سقف چشم‌هایش باز مانده و تمام کرده. از وقتی آمدند و لنجش را گرفتند و دست بسته تحویل کلانتری‌اش دادند یک قطره آب به حلقش نرسیده.

ادامه مطلب »
از ما

محبوبه موسوی: «تباهی در هفت روز» – ملکوتِ بهرام صادقی

آنچه مایلم در این جستار به آن بپردازم نه ارجاعات و مفاهیم فلسفی مستتر در ملکوت، بلکه شناخت و بازخوانی این اثر از طریق واقعیت داستانی خود رمان است و کاری به دیگر جنبه‌های فلسفی، اجتماعی، سیاسی و … رمان ندارم.

ادامه مطلب »
از ما

محبوبه موسوی: قلعه

از وقتی آمده‌ام اینجا و اتاق طبقه بالای این خانه روستایی را برای کوتاه مدتی اجاره کرده‌ام، درست سه ماه می‌شود. در این مدت، جز وقت‌هایی که برای قضای حاجت یا اندک خرید مایحتاج روزانه یا حمام کردن سریعی از پشت پنجره دور شده‌ام، تمام مدت همین‌جا بوده‌ام.

ادامه مطلب »
رویدادهای فرهنگی و هنری

زن تخم‌مرغی نوشته لیندا. دی. کرینو و به ترجمه محبوبه موسوی در نشر مهری

زن تخم مرغی داستان زنی است که حصارهای جبر جغرافیا، فرهنگ و عادات مردمان را می‌شکند و با وجود دو بچه و محدودیت‌های زندگی، خودش را از لابه‌لای درد و رنج بیرون می‌کشد.

ادامه مطلب »
از ما

محبوبه موسوی: هفتاد پیکره

در نگاه اول، از دور، مانکنی نشسته بود؛ سر خم کرده روی دست مشت شده زیر چانه اما از نزدیک، معلوم می‌شد مانکن نیست. اولاً به این دلیل که مانکن‌ها را اغلب ایستاده می‌سازند و دوماً از نزدیک می‌دیدی که فقط یک تنه است به شکل استوانه‌ای نامتوازن و دو دایره‌ یکی برای سر و دیگری برای مشت، همین.

ادامه مطلب »