فروغ تمیمی

ادبیات غرب

دوشکا مایسینگ: «خانه شاه»، به ترجمه فروغ تمیمی

  حالا که هانس رفته و یک چشمم هم چیزی نمی‌بیند، دیگر لازم نیست که به طبقه بالا بروم. اجازه دادم که تخت خوابم را هم به طبقه پایین ببرند و دوست دارم که روی صندلی‌ام در آشپزخانه بنشینم. چون باید بتوانم بشنوم. از شنیدهایم می‌توانم بفهم که این‌جا چه خبر است. هنوز هم کار و بار می‌چرخد. صدای ریتم هتل را که زنده است در سرم می‌شنوم.

ادامه مطلب »
رویدادهای فرهنگی و هنری

«دو زن» نوشته هری مولیش به ترجمه فروغ تمیمی درباره عشق دو زن به یکدیگر در نشر دنا در هلند

«دو زن» یکی از آثار رمان‌های هری مولیش نویسنده شهیر هلندی در نشر دونا در هلند به ترجمه فروغ تمیمی منتشر شد. فروغ تمیمی از اندک مترجمان ایرانی‌ست که با تسلط بر زبان هلندی، بر آثار ادبی هلند تمرکز دارد.

ادامه مطلب »
از دیگران

هرمان بروسلمانز: «همدست شیطانِ زشت و پیر» به ترجمه فروغ تمیمی

معنی این زندگی اصلا چیه؟ سوال سختی بود. جواب ندادم. کُتم را پوشیدم و از خانه بیرون رفتم و به طرف ایستگاه قطار به راه افتادم. مصمم بودم که دنبال زنم به کشوری بروم که در آن‌جا هیچکس نامه نمی‌نوشت.

ادامه مطلب »
از دیگران

مانون اُپهوف: «تحقیق کوچکی دربارۀ الیزه» به ترجمه فروغ تمیمی

برای الیزه عادی شده بود که شوهرش شب‌ها چون گمشده‌ای توی خانه پرسه بزند و مانند مردی مومن که به کلیسا می‌رود، با او بخوابد. شانه‌های آلبرت مثل صخره‌هایی‌اند که الیزه باید به آنها چنگ بزند تا او را روی خود نگه‌ دارند.

ادامه مطلب »