نمود تجربه شخصی در داستاننویسی – فرزانه نامجو: جاده مهآلود نویسنده
به امروز به یاد ندارم که در زمان نوشتن، طرح اولیهای را جلویم گذاشته باشم. نهایت تصویری بوده و صدایی. من به آن جمله فاکنر معتقدم «تجربه، مشاهده و تخیل» اینها لازمه نوشتن هستند.
به امروز به یاد ندارم که در زمان نوشتن، طرح اولیهای را جلویم گذاشته باشم. نهایت تصویری بوده و صدایی. من به آن جمله فاکنر معتقدم «تجربه، مشاهده و تخیل» اینها لازمه نوشتن هستند.
جواد مجابی درباره تاثیر نور در آثار ایران درودی گفته است: آگاهی شهودی نقاش به فرهنگ سرزمین خود عرفانی بدو بخشیده است که پیروزی نهایی نور را بر بسیط سرزمین مشرقیاش از همین حالا اعلام میکند.
آرامش دوستدار در زمان حیاتش با دو اثر «امتناع از تفکر دینی» و «درخششهای تیره» تأثیر ژرفی بر روشنفکران ایرانی گذاشت. گزیدهای از مهمترین واکنشها به درگذشت او:
رمانِ «غلاف» پونه روحی شرحِ حالاتِ درونیِ زنِ جوانی است که پس از تولّدی دوباره و دوگانه، با جدا شدن از امرِ نمادین و سفر به دنیای خیال، به تدریج تبدیل به بیگانهای سازشناپذیر میشود و اسطورۀ مادریِ گفتمانِ مردسالارِ حاکم را به پرسش میکشد. داستان در اتاقِ زایمانِ بیمارستان، هنگامِ زایمانِ مونا آغاز میشود.
مینشانندش کنار خیابانی و تکیه میدهندش به دیواری. یکیشان برمیگردد و از ماشین بطریی میآورد و در جیب او میگذارد. در ماشین مینشینند و دور میشوند. دو نور سرخِ دو چراغ عقب ماشین در دو چشمِ بینور او دودو میزند. خیره است به جایی دور در شب.
نویسنده ما را با شخصیت اصلی بینام داستان که به خاطر فراری دادن زنش از دست ماموران اطلاعات، به جنتلمن ملقب شده همراه میکند تا شاید بتوانیم از پشت میلههای زندان به دوهزار و هفتصدو شصتوچهار روزی که او در ترس و تنهایی و شک زندگی کرده است نزدیک شویم.
نخستین بار احمد شاملو در مجله «خوشه» چالنگی را به جامعه ادبی ایران شناساند. چالنگی اما به زودی راه خود را از شعر سپید جدا کرد و با اینحال معتقد بود که احمد شاملو بزرگترین شاعر معاصر ایران است، چنانکه شعر ایران را میتوان به دوران قبل و بعد از شاملو تقسیم کرد. به تعبیر او شاملو «مشروطهای در مشروطه شعر ایران» بود.
در نمایشگاه کتاب فرانکفورت انتشارات اعظم تنها نماینده افغانستان کتابی عرضه نکرد. روزنامه آلمانیزبان «تاتس» با یلدا عباسی، مدیر غرفه مصاحبه کرده است. میخوانید:
«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربهها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته و با کوشش شهریار مندنیپور و حسین نوشآذر اداره میشود.