منا میرزایی

رویدادهای فرهنگی و هنری

میزگرد ادبی کلودیا یعقوبی درباره مهاجرت و جنسیت بر اساس داستانی از باهار مومنی

داستان «دریاچه یخ‌زده» نوشته باهار مومنی تأملی عمیق و تأثیرگذار درباره تروما، جنسیت و گسست هویت در دیاسپورا است. تجربه شخصیت اصلی این داستان بازتابی اجتماعی از مبارزات بسیاری از مهاجران است: استثمار اقتصادی، نادیده‌گرفته‌شدن اجتماعی و نوستالژی‌ای که همواره با آنان همراه است.  کلودیا یعقوبی (استاد برجسته‌ی ادبیات فارسی در دانشگاه کارولینای شمالی) در میزگردی این داستان را به بحث گذاشته است.  

ادامه مطلب »
رویدادهای فرهنگی و هنری

منا میرزایی: نمایش «دونده نابینا» اثر امیر رضا کوهستانی – دویدن در حد فاصل عشق و اعتراض

نمایش « دونده نابینا» («Blind Runner») اثر امیررضا کوهستانی، روایت زندگی زنی سیاسی در زندان و همسرش را به تصویر می‌کشد که با دویدن، تنش‌های عاطفی و اخلاقی خود را مدیریت می‌کنند. این دو، در فاصله‌ی بین ملاقات‌های کابینی، با دویدن به دنبال رهایی از فشارهای روانی و فیزیکی زندان هستند. ورود دختری نابینا به داستان، که چشم‌هایش را در اعتراضات ایران از دست داده، نمایش را به سمت چالش‌های بزرگ‌تری می‌کشاند: پیشنهاد دویدن در کانال مانش برای مقابله با قوانین ضد پناهندگی.

ادامه مطلب »
رویدادهای فرهنگی و هنری

منا میرزایی: در بسیاری از موارد، خشونت خانگی یا وجه بیرونی ندارد یا نمود بیرونی آن جدی گرفته نمی‌شود

داستان «همه آن زنان» محبوبه موسوی به قهر زنان به عنوان یک اقدام اعتراضی به خشونت خانگی می‌پردازد. به گفته منا میرزایی غیبت زنان، تمثیلی از اتحاد و اعتراض آن‌ها به خشونت و نابرابری است.

ادامه مطلب »
رویدادهای فرهنگی و هنری

باهار مومنی: مخاطب نوشتار زنانه تنها زنان نیستند

نوشتار زنانه، با بازتاب دادن تجربه‌های زیسته، عاملیت و مواجهه با هویت، حال چه هویت جنسی، چه هویت اجتماعی و فرهنگی، می‌تواند مسیری باشد برای فهم بهتر خود و حرکت به‌سوی صداقت در درک خویش.

ادامه مطلب »
رویدادهای فرهنگی و هنری

منا میرزایی: خاطره نمی‌نویسم،می‌خواستم ببینم یک زن از زندگی خودش چه می‌خواهد

میزگردی درباره داستان «شهر در شب» نوشته منا میرزایی برگزار شده است. میرزایی می‌گوید اصل برای او تخیل است. خاطره نمی‌نویسد. گفته‌های او در این میزگرد:

ادامه مطلب »
از دست ندهید

منا میرزایی: شهر در شب

توی یک پارکینگ زیرزمینی تنگ، پشت فرمان نشسته‌ام و به نقاشی زن برهنه در بروشور نگاه می‌کنم. روی سینه‌ها و شکمش سه دایره بنفش کشیده‌اند و هر دایره را با فلش به یک ابر توضیحات وصل کرده‌اند. لای بروشور جواب آزمایشم است؛ جواب آزمایشی که امیدوار بودم منفی باشد، اما نبود.

ادامه مطلب »
از ما

منا میرزایی: «داش آکل به گفته مرجان» نمایشی از عشق و سوگواری

در نسخه بهرام بیضایی از داش آکل هدایت، «مرجان» نقش ویژه‌ای در روایت ماجرای عشق و تراژدی به عهده می‌گیرد. مهبانو، مادر مرجان، هم شخصیت کاملاً جدیدی‌ست ساخته ذهن بیضایی، که بخش بزرگی از پیچ‌ و خم‌های احساسی داستان بر دوش اوست.

ادامه مطلب »