فاطمه اختصاری

بانگ - نوا

بانگ – نوا: «پدر» با اجرای فاطمه اختصاری

نه آرزویی در کار است و نه آرمانی و نه حتی چشم‌اندازی از کوچک‌ترین تغییر در میزان فلاکت. مثل این است که راوی معتاد این داستان اضمحلال را درونی کرده است. به یک معنا از این طریق هم می‌توان به اضمحلالی که در بیرون از او اتفاق افتاده پی برد. یک نمونه تعمیم‌پذیر؟

ادامه مطلب »
از ما

فاطمه اختصاری: پدر

جارو را جلوی خودش گرفت. گلدان خورد به جارو و افتاد کف حیاط و شکست. جارو را توی هوا تکان داد و گفت «پاشو خودت و بند و بساطتو جمع کن از جلوی چشم من. الان سارا میاد از مدرسه.»

ادامه مطلب »