ادبیات ترکیه

از دیگران

وسعت اُو. بِنَر: «ذغال» به ترجمه حمید فرازنده

گفته بود: «این ذغال مال منه آقا، خوب نگا کن …» یک حرف به این کوچکی چطور کیف آدم را کور می‌کند. خوب نگا کن… که بعد شک ورت نداره. خونِ بینی‌اش کنار دهان چرکش خشکیده بود. بر پشتش هم کوله‌ای بزرگ بود…

ادامه مطلب »
از دیگران

دِوریم یاکوت: «بهشت اجباری» به ترجمه نفیسه لاله

زنی با چشمان درخشان، کاغذی به دست رخشان داد. رخشان نوشته‌ی روی کاغذ را برای دخترش خواند. «نمی‌خواهیم به بهشت اجباری برویم. ما بهشت خودمان را در این جهان خواهیم ساخت. نترس، تنها نیستی. ما را پیدا کن»

ادامه مطلب »
از دیگران

حمید فرازنده: جان یوجل، شاعر «فحشکار» – آیا می‌توان در اعتراضات فحش داد؟

در موقعیت انقلابی کنونی، در روزهای گذشته، به ویژه در جریان اعتراضات دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف، شعارهای مردمان معترض با فحش درآمیخت. رسانه‌ها معمولا در گزارش‌های روزانه خود از اعتراضات فحش‌ها را سانسور می‌کردند. آیا باید واقعاً دشنام را سانسور کرد؟

ادامه مطلب »