هویت دگرگون‌شونده کلانشهر استانبول در رمانی از هاکان بچاکچی

جملات کوتاه، تصویرسازی‌های متعدد و سرعت (تمپو) بالای داستان از ویژگی‌های آثار هاکان بچاکچی‌ست. او بحث هویت را در تازه‌ترین اثرش مطرح می‌کند.

هاکان بچاکچی، نویسنده ترکیه‌ای در سال ۲۰۲۲ رمانی منتشر کرده بود به نام «صحنه‌های حذف شده» ( Silinmiş Sahneler). این رمان اکنون به آلمانی با عنوان «خواب‌آلود» ترجمه و منتشر شده و نسبتاً هم مورد استقبال علاقمندان به ادبیات ترکیه قرار گرفته است. موضوع این رمان از بین رفتن مکان‌های قدیمی و خاطره‌انگیز در استانبول است.(+) شهری مقابل دیدگان خواب‌زده راوی داستان ناپدید می‌شود و شهر دیگری جای آن را می‌گیرد که برای او ناآشناست.

راوی داستان «قهرمان کارا» نام دارد. او می‌بایست به سفارش ناشرش کتابی بنویسد درباره مکان‌های خاطره‌انگیز در استانبول. در همان حال از بی‌خوابی هم رنج می‌برد. در یک روز گرم تابستانی وقتی به آپارتمان الیف دوست دخترش وارد می‌شود، الیف به او می‌گوید عنکبوتی زیر تحت پنهان شده. این عنکبوت به کابوس‌های قهرمان وارد می‌شود.

بی‌خوابی و بدخوابی او به حدی‌ست که در خستگی ارتباطش با واقعیت مخدوش می‌شود. او نمی‌داند تصاویری که می‌بیند در خواب اتفاق می‌افتد یا در بیداری، تلاش بر تمرکز بر جزئیات هم مشکل او را برطرف نمی‌کند. در همان حال بولدوزرها و سایر ماشین‌آلات سنگین ساختمانی هم در کار تخریب بناهای خاطره‌انگیز شهرند. کافه‌ها، کاباره‌ها، سینماها و خانه‌های قدیمی تخریب می‌شوند که بناهای تازه جای آن‌ها را بگیرند. قهرمان به زودی درمی‌یابد که نوشتن درباره مکان‌های خاطره‌انگیز شهر راه به جایی نمی‌برد. ناشر به او توصیه می‌کند کتابش را درباره مکان‌های خاطره‌انگیزی که دیگر وجود ندارند به اتمام برساند و دستگاه سانسور هم در کار است تا کلمات را حذف کند. به این ترتیب صحنه‌های حذف شده از یک کتاب با سرنوشت یک شهر یکی می‌شوند. با این تفاصیل هویت دگرگون شونده یک شهر به هویت مخدوش راوی خواب‌زده داستان نزدیک می‌شود در متنی که از درهم‌آمیزی ژانرها نشان دارد.

فرازی از رمان به ترجمه اسفندیار کوشه

جیر جیر جیر، من سخت از خواب بیدار می‌شوم با صدای جیر جیرهای تخت که خوابم را مختل می‌کند. مثل کودکی که روی تاب، تاب می‌خورد. صداهایی از پذیرایی می‌آید. توی رختخواب جمع می‌شوم در خودم. فکر می‌کنم اگر به بالا نگاه کنم، او را در حال تاب خوردن در میان اتاق می‌بینم. با آن‌که در خانه‌ام موهایم انگار پریشان از باد است.»
«جیر جیر جیر این فکر مرا می‌ترساند. زیرا روبه رو شدن با چیزهای عجیب و غریب در خانه اتفاق تازه‌یی‌‌ست. آن وقت قرار کردن از خانه کارساز نخواهد بود. وقتی شوک اول را پشت سر می‌گذارم، خیالم راحت می‌شود که دست‌کم در یک اتاق نیستیم.
اگر نگاه نکنم، نگران نخواهم بود. بودن در اتاقی دیگر، در خانه‌یی دیگر، در شهری دیگر، در کشوری دیگر تفاوتی ندارد. حالا دوباره بخواب، به صدای جیر جیرهای ریتمیک منظم که مثل لالایی‌ست گوش می‌کنی.
“من می‌توانم شیرجه بزنم. “
یک اپراتور تدوین که با رویای فیلم‌ساز شدن شروع به کار کرده و خود را به عنوان یک سانسورچی می‌بیند. کار او در یک شبکه‌ی تلویزیونی برش، موزاییک و حذف تصاویر “مشکل‌ساز” است. هربار که او با صحنه‌های پخش شده روی مانیتور رو در رو می‌شود، کنترل زندگی خود را از دست می‌دهد. داستان قاتی می‌شود در لحظات غیر منتظره، مناظری وحشتناک ظاهر می‌شود‌؛ صحنه‌هایی که نباید رخ می‌داد. او این تصاویر را که به گمان او عوارض حرفه‌ی ا‌وست، «عجیب» می‌نامد. او نمی‌خواهد به متخصص مغز و اعصاب مراجعه کند و با سر شیرجه بزند به استخر دارو. یا به اقوامش بگوید و آنها را نگران کند. قصد او این است که مشکلش را به تنهایی حل کند. پس ناچار است آن را نادیده بگیرد.

فهرست آثار این نویسنده (+)

بیشتر بخوانید:

دِوریم یاکوت: «بهشت اجباری» به ترجمه نفیسه لاله

بانگ

«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربه‌ها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته است.

شبکه های اجتماعی