گوزل یاخینا

ادبیات غرب

مهدی معرف: تکیه بر اختر شب دزد- «زلیخا چشم‌هایش را باز می‌کند» نوشته گوزل یاخینا

زلیخا چشم‌هایش را بازمی‌کند” رمان ادیسه و درد است. رمانی درباره عبور از دوره‌ای و رها شدن در دوره‌ای دیگر. کتابی که بذر امید و عشق را در زمین نفرت و انتقام می‌کارد و زندگی و مرگ را همچون گذر روز و شب نشان می‌دهد. گوزل یاخینا در روایتی پرکشش، دوره‌ای سیاه از تاریخ شوروی را با نگاهی زنانه باز می‌گوید.

ادامه مطلب »
ادبیات غرب

کوشیار پارسی: «زلیخا چشم باز می‌کند» (نگاه به رمانی به همین نام از گوزل یاخینا)

رمان تاریخی زلیخا چشم باز می‌کند شرح ِ دوران کمتر شناخته شده‌ای از تاریخ اتحاد شوروی است: کوچ اجباری میلیون‌ها کولاک به سیبری در دهه‌ی سی سده‌ی گذشته. لوکوموتیوی که قرار است تبعیدیان را به سیبری برساند لوح شعار «پیش به سوی خوشبختی!» بر پیشانی حمل می‌کند.

ادامه مطلب »
رویدادهای فرهنگی و هنری

هنجار نیکی: نامه‌ی سرگشاده‌ی گوزل یاخینا، نویسنده‌ی تاتار-روس

زمان حقیقت ِ ساده فرا رسیده است، به تکرار مدام ِ “نه به جنگ”، “صلح برای جهان!”، “زندگی انسانی ارزش‌مندترین مائده است”. تا رخت بربستن این تاریکی تکرار خواهیم کرد. بر این هنجار ِ نیکی پافشاری خواهیم کرد تا نگذاریم با ابتذال ِ شر رو به رو شویم.

ادامه مطلب »