کابوس قتل عام زندانیان سیاسی

بانگ - نوا

۳۶ امین سالگرد اعدام‌های ۶۷ – داستان «باران می‌بارد» در گفت‌وگو با حسن حسام

«باران می‌بارد» نوشته حسن حسام به تحقیق اولین داستانی است که در ادبیات معاصر ایران بعد از انقلاب درباره کابوس قتل عام زندانیان سیاسی نوشته شده است. نقطه صفر کابوسی است که نه در ۶۷ که در سال ۶۰ آغاز شد. چشم‌انداز ادامه این راه چیست؟ با حسن حسام گفت‌وگویی کرده‌ام.

ادامه مطلب »
از ما

کابوس قتل عام زندانیان سیاسی- حسن حسام: «باران می‌بارد!»

پس از نماز مغرب شکارچیان می‌آیند شکارهایی را که قبلاً برچین کرده‌اند از بندهای مختلف جمع می‌کنند و می‌برند طبقۀ سوم ساختمان شماره یک. آنجا پس از تکمیل پرونده‌ها شکارهایشان را می‌فرستند اتاق مرگ. سحرگاه آنها را تیرباران می‌کنند. آنگاه، رو به قبله دسته جمعی نماز جماعت می‌خوانند.

ادامه مطلب »
از ما

کابوس قتل عام زندانیان سیاسی- رضا براهنی: زن‌ها در تاریکخانه

تنها انتشارِ رمانِ «الیاس در نیویورک» ترجمه‌‌ای‌‌ست به زبان فرانسه که در سال ۲۰۰۴ توسط انتشارات فایار منتشر شد. بریده‌ی کوتاهی از این رمان تحتِ عنوانِ «برخوردِ نزدیک در نیویورک» در سال ۱۳۸۳ در نشر جامه‌داران در تهران منتشر شد. در فرازی از این رمان براهنی در قالب سرگذشت چند زن محکوم به اعدام در زندان اوین برای کشتار زندانیان سیاسی بیان ادبی استادانه‌ای یافته است.

ادامه مطلب »
خسرو دوامی - پوستر: ساعد
از ما

کابوس قتل عام زندانیان سیاسی – خسرو دوامی: یاس ایرانی

صبح اول فروردین هزار و سیصد و هشتاد و یک، جلوی تلویزیون نشسته بودم و داشتم به تکه تکه‌های پازلی که بهرنگ از صبح زود داشت کنار هم می‌چید نگاه می‌کردم. پازل را هفته‌ی پیش از آن برایش خریده بودم. خانه‌ای آجری، با پنجره‌های بزرگ که رو به برکه‌ای پر از مرغابیهای رنگ به رنگ باز می‌شدند.

ادامه مطلب »
از ما

کابوس قتل عام زندانیان سیاسی – فرخنده حاجی‌زاده: من، منصور و البرایت

نیکو رفت کنار. مرگ از شکاف دستگاه سیاه رنگ فکس آویزان شد. دویدم طرف دستگاه. بس بود، باید مرگ را از خانه بیرون می‌کردم. روی کفن کاغذی نوشته شده بود: آقای دکتر براهنی باعرض معذرت نتوانستیم با شما حرف بزنیم زمانی که فکس شما ارسال می‌شد مادربزرگ ما مرد.

ادامه مطلب »