فروغ بهلولی ماسوله

از ما

فروغ بهلولی: محفل لات‌های خیابان شانزدهم

شب‌های پرشور با ژوزفین را، کدام مردی بود که دلش نخواهد؛ آن بالاتنه‌ای که مثل بخار چای در استکانِ کمرباریکِ بلورینِ شرقی، زیر نور آفتاب می‌رقصید و به آسمان می‌رفت و یکهو عطرش پخش می‌شد توی فضا و آن گونه‌هایی که سایه‌اش روی ساعتِ شماطه‌دارِ دو پاندوله می‌افتاد.

ادامه مطلب »
از دیگران

بانگ نوا – «وظیفه خانواده من در انقلاب جهانی» نوشته بورا چوسیچ با اجرای فروغ بهلولی ماسوله

در این رمان از دریچه چشم یک پسربچه نیمه‌دیوانه با چگونگی آغاز جنگ جهانی دوم و ظهور فاشیسم و کمونیسم در سال‌های دهه ۱۹۴۰ تا ۱۹۵۰ در یوگسلاوی سابق آشنا می‌شویم.

ادامه مطلب »