شیرین رضویان

شعر

شیرین رضویان: آقا؟

به چشم‌های من نگاه کنید آقا در آینه‌ی مردمکانم چه می‌بینید که شما را مسحور می‌کند؟شاید این انعکاس چشم‌های شماست! آقا در کیف دستی شما چیست که اینچنین شما را به خود مشغول می‌کند

ادامه مطلب »
شعر

شیرین رضویان: قلوه سنگ

نمی‌بینی‌ام؟در دشت‌های سرگردانی، با پیرهنی از باد و گیسوانی از خزه و پاپوشی از خاشاک؟هماره سوگوار شادیهای ناپایدار؟هان؟وقتی در دست‌هایم خورشید می‌زاید،آن را به شب هدیه می‌کنم و غنچه‌های جانم را به مرگ‌ می‌بخشم.

ادامه مطلب »