ادبیات نمایشی ایران

از ما

نسیم خاکسار: نجواهای راویانی که فاجعه را زیسته‌اند – نقد و نگاهی بر «بهار هر سال…»

نمایشنامه‌ی “بهار هر سال…” نوشته محسن یلفانی روایت ماجراهایی است که پیش و پس از انقلاب ۵۷ بر کریم بهزادی و فرزندانش رفته است. دقیق تر، روایت زندگی کریم بهزادی، پسران، دختر، عروس و نوه‌اش است در این دو دورۀ زمانی.

ادامه مطلب »
از ما

محسن یلفانی: بهار هر سال…

هنوز نمی‌فهمم این جوون چرا این جور تلف شد؟ داشت زندگی‌شو می‌کرد. کاری هم به کارش نداشتن. سر شغلش بود. کتاب‌هاش چاپ می‌شد، خانمش، اون دختر معصومش… دلیلی نداشت این جور تلف بشه.

ادامه مطلب »
چه خبر؟

امیرعطا جولایی: آتشفشان، دو سه روز قبل

ورودی یک محوطه‌ی گردشگری تاریخی/ میکروفون با دانشمند است که تمجمج می‌کند و پیداست سخت خسته شده و با اهن‌اهن، مسیر سربالایی را طی می‌کند/ باد سردی که او را به خود می‌دارد/ صدای چیلیک چیلیک پیاپی دوربین دانشمند/ صداهای درهم گفت‌وگوها و خنده‌ها در پس‌زمینه، از دم نامفهوم.

ادامه مطلب »
از ما

محسن یلفانی: سعید سلطانپور، کارگردان حادثه‌ساز

محسن یلفانی در سالگرد درگذشت سعید سلطانپور: در این نوشته من فقط به سه نمایشی می‌پردازم که سلطانپور در فاصله‌ی سال‌های ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۱ اجرا کرد و می‌کوشم تا از طریق آنچه در خاطرم مانده ویژگی‌های کارگردانی او را نشان دهم.

ادامه مطلب »