
از ما
خالد رسولپور: «بدون کشتی در سیلاب کابوس» – تأملی بر داستانی از رضا نجفی
بررسی داستان «ژازون بدون آرگوناتهایش» از رضا نجفی از منظر اسطورهشناسی، روانکاوی، و فرم ادبی. راوی، درگیر گمگشتگی هویتی و وجودی، از طریق نمادها و کهنالگوها رنج بشر را بازتاب میدهد. مقاله تناقضات راوی را برجسته میکند: انکارِ خواب در عین روایتِ حقیقت، ناتوانی از مشارکت در زندگی جمعی درحالیکه بهشدت درگیر تحلیل آن است، و تقلای او برای ساختن معنا در جهانی که خانه، عشق، و حتی داستاننویسی در آن به کلیشه تبدیل شدهاند.