
از ما
حسین نوشآذر: تا بهشت راهی نیست
چشمم افتاد به یک سوار که به اسب سفیدش هی زد و چهار نعل به طرف هواپیما تاخت. ترسیده بودم. مسافران تازه پیاده شده بودند و داشتند به طرف اتوبوس میرفتند.
چشمم افتاد به یک سوار که به اسب سفیدش هی زد و چهار نعل به طرف هواپیما تاخت. ترسیده بودم. مسافران تازه پیاده شده بودند و داشتند به طرف اتوبوس میرفتند.