عطیه رادمنش احسنی

از ما

عطیه رادمنش احسنی: تن‌ها

پیکرهای درهم تنیده‌ی تابلو و ذوق‌ذوقِ آفتاب‌سوختگیِ کمرش، آخرین تصویر زن و مردی را به یادش می‌آورد، که آن شب، نیمه‌برهنه و رنجور به بیرون از قاب پنجره خیره بودند. خیره به سیاهی آن سویِ پنجره و خیابان.

ادامه مطلب »