ضد خاطرات

بانگ - نوا

فرشته مولوی: ضد خاطرات

فرسته مولوی در این شماره از ضد خاطراتش می‌گوید کتابفروشی بزرگی در تورنتو، با ویترین‌هایی رنگارنگ و بساط‌هایی برای مناسبت‌های مختلف، جایی برای «گونتر گراس» نداشت؛ نویسنده‌ای که مرگش هم نتوانست نامش را حتی برای یک فروشنده‌ی باتجربه آشنا کند.

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

فرشته مولوی: ضد خاطرات

فرشته مولوی در یادداشت «ضدخاطرات» از تجربه‌ی تلخ نادیده گرفته شدن ترجمه‌اش از مجموعه‌داستان «دشت مشوش» خوان رولفو در پیش‌درآمد کتاب «داستان‌های کوتاه امریکای لاتین» به ترجمه‌ی عبدالله کوثری گلایه می‌کند. او با اشاره به ارزش این مجموعه و حرفه‌ای بودن کوثری، متعجب است که چرا در معرفی آثار رولفو نامی از «دشت مشوش» برده نشده، در حالی که ترجمه‌ی «پدرو پارامو» ذکر شده است.

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

 فرشته مولوی: ضد خاطرت

فرشته مولوی فرازی از ضد خاطرات خود را مقابل دوربین می‌خواند. در نظر او تهران فراتر از پایتخت ایران بود – این شهر، سهم او بود از وطن. می‌شنوید:

ادامه مطلب »