
از ما
سامان خالقی: گیاهخوار
تکه زغالی از آتش بیرون افتاده بود. دل دل میکرد. پتو را کنار زد. صورت دخترک سرخ از نور آتش.حرکت لبهاش مثل زغال بیرون زده از آتش شده بود.
تکه زغالی از آتش بیرون افتاده بود. دل دل میکرد. پتو را کنار زد. صورت دخترک سرخ از نور آتش.حرکت لبهاش مثل زغال بیرون زده از آتش شده بود.