
از ما
میلاد ظریف: عبدالحلیمی از آهوهای سیری
در این داستان ماجرا از زبان عبدالحلیم در مرز بین رؤیا و بیداری روایت میشود. گذشته با خاطراتی از جنگ و ماهرخ و زمان حال با آلودگیهای نفتی درهم میآمیزند و حس گمگشتگی راوی را تقویت میکنند. عناصری مثل آهو، که نماد طبیعت بیپناه است، جانور نفتی، که صنعت ویرانگر را نشان میدهد، و سوراخ گلوله در قاب عکس، که زخمهای جنگ را تداعی میکند، به روایت عمق مفهومی میدهند. استفاده از زبان محلی و تکگوییهای درونی، عبدالحلیم را به چهرهای باورپذیر و انسانی تبدیل میکند که صدایش در ذهن خواننده طنینانداز میشود.