
از ما
مصطفی فلاحیان: دریا پلاژ
آبِ کفآلود آمد روی پاها و دمپاییهای زن و ماسه بر جای گذاشت. «اون پرچم رو میبینین، تا اونجا میبرم و میارم.»زن پهنهی دریا را با نگاهش کاوید، فقط موج دید و کسانی که در نزدیکی ساحل تن به آب زده بودند.
آبِ کفآلود آمد روی پاها و دمپاییهای زن و ماسه بر جای گذاشت. «اون پرچم رو میبینین، تا اونجا میبرم و میارم.»زن پهنهی دریا را با نگاهش کاوید، فقط موج دید و کسانی که در نزدیکی ساحل تن به آب زده بودند.