برام استکور

از دیگران

برام استوکر: دراکولا – ملاقات با مینا

چیزی که دیدم، وحشت زده‌ام کرد. موهایم را حس می‌کردم که مثل موی برس روی گردنم راست شده بودند و قلبم گویی دیگر نمی‌تپید. مهتاب چنان درخشان بود که از ورای کرکره‌ی زرد و ضخیم اتاق را روشن می‌کرد

ادامه مطلب »