رویدادهای فرهنگی و هنری
عباس شکری: تاریکی دهان گشادی دارد – بررسی داستان «مدرسهای که اسمش پیروز بود» نوشته ماهرخ غلامحسینپور
راوی داستان «مدرسهای که اسمش پیروز بود» دختربچهی هشت نُه سالهای است که عاشق بادبادکبازی با برادرش است. راوی آنچه را دیده، مثل دوربین در ذهن ثبت کرده و حالا که سالها از آن روزها میگذرد فیلم را بدون رتوش در تاریکخانه ذهن ظاهر میکند و نهانگاههای روزهای جنگ را برملا میکند.