شهرام رحیمیان: سگ‌ها و شوهری برای شهلا

با چشم بصیرت می‌توان دید که نرمه بادى برگ‌های زرد شاخه‌ی درخت توتی را که دزدکى از بالاى دیوار خانه‌ای به کوچه سرک کشیده، می‌چیند و بر سر غالب و مغلوبین می‌پاشد… اکنون برای مشتاقانی که شاهد آن روز دلپذیر پاییزی نبوده‌اند، کنجکاوانی که حتا از مشاهده‌ی حشمت عکسش محروم‌اند، صفحات تاریخ خیابان عزیزاباد را … ادامه خواندن شهرام رحیمیان: سگ‌ها و شوهری برای شهلا