روبر پنژه: «لیبرا» به ترجمه عاطفه طاهایی – بخش پانزدهم

اما موقع تاریک شدن هوا یکی در جنگل بود، نمی‌شد تشخیص داد مرد است یا زن، اطراف درخت راش می‌چرخید و به نظر می‌رسید دنبال چیزی می‌گردد، روی خاک دست می‌کشید که یکهو . . .