علی حسینی: بوی اسکناس

در طول زندگی مشترکمان کشمکش‌های زیادی داشتیم، پنج سال تمام، تا این آخرین‌اش که بر سر پنیر دلمه‌ —کاتج چیز— پیش آمد. پنیر فاسد شده را در یخچال پیدا کردم. آنرا درست جلو صورت سوزانا گرفتم و گفتم: ”بیا، بو کن. مگه اینو همین چند روز پیش نخریدی؟“ گفت: ”بس کن تو هم،“ و طوری … ادامه خواندن علی حسینی: بوی اسکناس