امین عسکریزاده: دو یاقوت کبود
اروند چگونه آن همه درد را در دلش تاب آورده بود. آن چشمهای معصومی که راه به دریا داشتند، آن مژههای غبارآلود و آن گونههای استخوانیِ آفتابسوخته که در آن ظلمات، زیر موهای بور و تُنُکِ صورت امیر به رنگ صورتی کمرنگ درآمده بودند.
برای جاسازی نوشته، این نشانی را در سایت وردپرسی خود قرار دهید.
برای جاسازی این نوشته، این کد را در سایت خود قرار دهید.