پرتو نوری‌علا: محبوبِ گمشده‌ام

سراغِ محبوب گمشده‌ام را از بادهای سرگردان گرفتم؛ زمزمه کردند: “آوازهای بند”ش را، در زاریِ نی‌زارها، سلول‌های تاریک وُ نمور را دیدم و ردِّ تازیانه‌ها را در شرمِ آبگینه‌های زلال.