کازوئو ایشی‌گورو: آیا پژواک حس دارد؟ به ترجمه عباس شکری

اگر در پاییز ۱۹۷۹ مرا می‌دید، در تشخیص هویت‌ام، این‌که کیستم، کجایی‌ام یا از کدام قشر جامعه‌ام، چه‌بسا دچار مشکل می‌شدید. آن روزها ۲۴ ساله بودم. قیافه‌ام ژاپنی بود، ولی برخلاف بیشتر مردهای ژاپنی که در بریتانیای آن روزها دیده می‌شدند، موهایم تا شانه می‌رسید و سبیلم هم چخماقی بود؛ به سبک راهزن‌ها. لهجه‌ام مانند … ادامه خواندن کازوئو ایشی‌گورو: آیا پژواک حس دارد؟ به ترجمه عباس شکری