پرتو نوریعلا: داستانِ «مثل من»
حال که به صفحات پایانیِ داستانش نزدیک میشوم، بیش از همیشه باور دارم که سراسر آن دروغی بیش نیست. گمان میکردم مرا آفریده تا از پسِ آن آسودهتر سخن بگوید.
برای جاسازی نوشته، این نشانی را در سایت وردپرسی خود قرار دهید.
برای جاسازی این نوشته، این کد را در سایت خود قرار دهید.