گوشههای بانگ – گوشه سیزدهم: «پشت پردهی شادی» نوشته ذکیه شهاب
«پشت پرده شادی»، عاشقانهای است محکوم به شکست. داستان از عشق آغاز میشود و در خشم پایان میگیرد. نثر داستان -که به نثر کهن فارسی پهلو میزند- با گشودن دریچهای غافلگیرکننده شروع میشود اما رنج، رنج عشق و فریبکاری معشوق ذره ذره، همچون نخ باریک تسبیح در تار و پود داستان جذب میشود تا خواننده همراه راوی انفعال را پس زند و قدم در راهی بگذارد که اینبار نه عرف، نه خانواده، نه فرزند و از همه مهمتر، نه معشوق سابق، پیش پایش گذاشتهاند.
برای جاسازی نوشته، این نشانی را در سایت وردپرسی خود قرار دهید.
برای جاسازی این نوشته، این کد را در سایت خود قرار دهید.