کانون هنرمندان ایرانی فیلم و تئاتر برونمرز، در بیانیهای در آستانه دومین سالگرد قیام ژینا اعلام کرد «به پیروزی این جنبش در برابر بیش از چهار دهه سرکوب فیزیکی، روانی و فرهنگی، جامعه ایران باور دارد.»
در سالگرد قیام ژینا، با صدا و اجرای شاعر: آرزویم آمدن آن لغتی بود که در میان دست و پای مردان مسلح، تا خناق، تا خفگی با گازها، سکوتها، سرابها، تیرباران شده بود پیش از جمع شدنش در قاب یک روز، و ما را دیگر آیا، امید آمدنی هست؟
همزمان با اخراج استادان دانشگاه، دامنه سرکوبها به کافههای مرکز تهران رسید. رسانههای وابسته به نهادهای نظامی ادعا میکنند که این کافهها مرکز سازماندهی اعتراضات بوده است.
وکیل توماج صالحی ادعا کرده بود که این خواننده معترض زندانی از مراقبتهای پزشکی برخوردار است. توماج صالحی اما روایت دهشتناکی به دست داده است که سخنان وکیل را کاملا نقض میکند.
او در این نامه نوشته که زندانی جان باخته که «شصت و چند ساله» بود، به دلیل «اختلاف حسابی کلان با شخصی حکومتی» به زندان افتاده بود و بر اثر «عوارض خونریزی معده» درگذشت.
کنفرانس بینالمللی «زن، زندگی، آزادی» قصد دارد با بررسی انواع خشونتهای جنسی و جنسیتی در ایران و خاورمیانه از زوایای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و تاریخی یک گفتمان جهانی برای مقابله با خشونت جنسی و جنسیتی بیابد.
کانون در جریان قیام در چه وضعیتی قرار داشت و هماکنون با توجه به بالا گرفتن سرکوبها در چه وضعی قرار دارد؟ بیانیههای کانون تا چه حد موثر بودند؟ کانون نویسندگان ایران در تبعید که نویسندگان آزادیخواه تبعیدی را زیر سقف خود گرد آورده و همچنین نویسندگان و شاعران تبعیدی در خارج از ایران چه تلاشهایی برای شکستن سانسور و رساتر شدن صدای خواستههای ملت انجام دادند؟
وکیل مهدی یراحی، خواننده معترضی که از یک ماه پیش در بازداشت است، خبر داد که شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران، روز دوشنبه ۲۴ مهر را برای رسیدگی به پرونده موکلش تعیین کرده است.
همزمان با فرارسیدن سالگرد قیام ژینا ترانه «برای» شروین حاجیپور نیز یک ساله شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا لقمان امین پور، سعید ماسوری، افشین بایمانی، سپهر امام جمعه، زرتشت احمدی راغب، محمد شافعی، سامان صیدی (یاسین)، حمزه سواری، کامیار فکور، احمدرضا حائری، رضا سلمان زاده، جعفر ابراهیمی و مسعود رضا ابراهیمی نژاد، زندانیان سیاسی، از زندان قزلحصار کرج به مکان نامعلومی منتقل شدند.
دود نمیگذاشت برود جلوتر. تیر ناکارش کرده بود. شانهی راست را از زور درد با دو دست سفت چسبیده بود. آن روز کسی حکم تیر صادر نکرده بود. او تنها زخمیِ بداقبالِ خیلِ معترضان بود.
مصطفی نیلی، وکیل دادگستری، از ارسال پرونده مهدی یراحی، خواننده معترض زندانی به شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران خبر داد.
مجید برزگر، کارگردان و همسر لیلا نقدیپری که در جریان سالگرد کشتهشدن مهسا (ژینا) امینی بازداشت شد، میگوید برای این سینماگر زن «حکم بازداشت موقت» صادر شده است. برزگر بامداد دوشنبه با بیان اینکه خانم نقدیپری ظهر روز ۲۵ شهریور از خانه خارج شد، در اینستاگرام نوشت که همسرش شامگاه یکشنبه بعد از حدود ۳۰ ساعت بیخبری از زندان قرچک تماس گرفته و «قاطع و مسلط» گفته که حالش خوب است.
خواهر هانیه توسلی، بازیگر سینما از طریق اینستاگرام اعلام کرد که مأموران امنیتی خواهرش را در ساعت ۱۱:۴۵ دقیقه شامگاه ۲۵ شهریور در منزل شخصیاش بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل کردند.
ژینا، شقایق سقز، غریب میشکفد
به خنج گلو، آبلهی پوست، درد استخوان
تنزخمِ زن، خونچکه، در گور میرود
از خاکوخون دشت پر از تاشِ سرخِ داغ میشود.
کانون نویسندگان ایران ۲۵ شهریور در سالگرد قیام ژینا با انتشار بیانیهای اعلام کرد که همچنان، «با تکیه بر اصول خود، آزادی بیان بیهیچ حصر و استثنا را حق همگان میداند و هرگونه سرکوب صدای آزادیخواهی را محکوم میکند.»
مهدی یراحی، خوانندهای که به خاطر ترانه «روسریتو» در بازداشت است و برای او پرونده قضایی هم تشکیل دادهاند در ویدیویی میگوید: «ممنوعالکاری برای من عادی و شوخی شده، اتفاقات بدتری هم بخواد بیفته پاش هستم.»
کیوان مهتدی، نویسنده و مترجم که هماکنون دوره حبس خود را میگذراند، پنجشنبه ۱۶ شهریور پیامی صوتی از زندان اوین منتشر کرد و در حمایت از جعفر ابراهیمی و کامیار فکور، شعری از پل الوار خواند. مقامهای زندان یکشنبه ۱۹ شهریور به خاطر این کار او را به انفرادی تنبیهی منتقل کردند.
سروش لشکری، با تخلص «هیچکس» در سالگرد قیام ژینا ترانه تازهای منتشر کذده است. عنوان این ترانه: «ما ادامه داریم».
صدای یک زن آزاده اما در بند. نازیلا معروفیان، روزنامهنگار بازداشتی در هنگام بازداشت مورد تعرض جنسی قرار گرفته است. او در یک فایل صوتی که به دست ایران اینترنشنال رسیده، با صدایی خسته و با بغضی در گلو گفته است:
«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربهها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته و با کوشش شهریار مندنیپور و حسین نوشآذر اداره میشود.