
«شوخی یک کامپیوتر با ما» – داستانی که هوش مصنوعی نوشت
داستانی که هوش مصنوعی نوشت با تأکید بر تفاوت بین غم انسانی و تقلید ماشینی به پایان میرسد و خواننده را با پرسشهای فلسفی درباره ماهیت احساسات و خلاقیت مواجه میکند.
داستانی که هوش مصنوعی نوشت با تأکید بر تفاوت بین غم انسانی و تقلید ماشینی به پایان میرسد و خواننده را با پرسشهای فلسفی درباره ماهیت احساسات و خلاقیت مواجه میکند.
جلال سرفراز در این مقاله به مسئله سانسور در ایران میپردازد و از تجربیات شخصی خود در مواجهه با ممیزی آثارش میگوید. او به حذف اشعار و کتابهایش اشاره میکند و انتقاد میکند که سانسورچیان اغلب درک درستی از محتوای آثار ندارند. سرفراز همچنین به خودسانسوری نویسندگان و محدودیتهای فرهنگی و اجتماعی اشاره میکند که مانع بیان آزادانه میشود. او خاطراتی از مبارزات مطبوعاتی علیه سانسور در دوران پیش از انقلاب را بازگو میکند و تأکید میکند که مبارزه با سانسور همچنان ضروری است.
«با کی خداحافظی کنم اِما» نوشتهی عسل نورایی اثری است دشوار و تکاندهنده، نه به دلیل پرداختن مستقیم به رویدادهای سیاسی و اجتماعی، بلکه به واسطه کندوکاو عمیق در تاروپود روابط انسانی و بازنمایی بیپردهی رنج و ملال و مصائب زندگی روزمره.
یک ادیسه ایرانی سومین کتاب و نخستین رمان رعنا سلیمانی است که سفر ادیسهوار «یک زن در مهاجرت» را روایت میکند. این کتاب برای نخستین بار دنیای داستانی سلیمانی را در معرض خوانندگان انگلیسی قرار میدهد. این رمان مدرن و درونگرایانه، که توسط فریدون رشیدی از فارسی به انگلیسی ترجمه شده است.
محمدی با تکیه بر تاریخچه مقاومت زنان و تأکید بر ضرورت همبستگی جهانی، امیدوار است که جنبش «زن، زندگی، آزادی» بتواند الهامبخش زنان سراسر جهان باشد. ترجمه متن کامل این مقاله را در نشریه ادبی بانگ میخوانید.
در قرن بیستم، نویسندگان آمریکایی مانند هنری جیمز، ارنست همینگوی و تونی موریسون با نوآوریهای فرمی و محتوایی، داستان کوتاه را به عنوان یک فرم ادبی مستقل و غنی تثبیت و آن را به ابزاری برای بیان تجربیات فرهنگی و هویتی تبدیل کردند. جلوه هایی از این تلاش در بانگ.
«استونر» اثر جان ویلیامز، رمانی درباره زندگی ویلیام استونر، استاد ادبیاتی معمولی است که در مسیر زندگی با شکستهای عاطفی و حرفهای مواجه میشود. این کتاب، با روایتی خطی و شبیه به «مرگ ایوان ایلیچ»، زندگی استونر را از کودکی تا مرگش به تصویر میکشد. او عشق و معنای زندگی را در ادبیات مییابد، اما در نهایت تنها میماند. رمان با توصیفات درخشان و صحنههای ماندگار، درد و تنهایی انسان معاصر را به نمایش میگذارد و نشان میدهد که گاهی کلمات تنها همراه همیشگی انساناند.
مقاله به بررسی رمان “وسوسهی اولیس” اثر حمید نامجو میپردازد که داستان زندگی عبدالمجید محرری، یک زندانی سیاسی سابق و کارمند ادارهی سانسور کتاب، را روایت میکند. این رمان رابطهی پیچیدهی ادبیات و سانسور را از طریق داستان عشق محرری به یک دختر فرهیخته و مبارز برای حقوق زنان بررسی میکند.
گزارش انجمن قلم آمریکا نشان میدهد که اکثر کتابهای ممنوعه در مدارس این کشور به افراد رنگینپوست (۳۶٪) و جامعه LGBTQ+ (۲۵٪) میپردازند. این ممنوعیتها که در سال تحصیلی ۲۰۲۴-۲۰۲۳ به شدت افزایش یافته، بیشتر کتابهای داستانی و کودکان را هدف قرار داده است. تنها ۱۳٪ از کتابها دارای محتوای جنسی صریح هستند.
فهرست اولیه جایزه بوکر بینالمللی ۲۰۲۵ با ۱۳ نویسنده جدید و بیشترین تعداد ناشران مستقل در تاریخ این جایزه، تنوع زبانی و موضوعی قابل توجهی را به نمایش گذاشته است. کتابهایی از رومانی، ژاپن، آلمان و دیگر کشورها در این فهرست قرار دارند که موضوعاتی از سورئالیسم تا آیندهپردازی را پوشش میدهند. برنده نهایی در ماه مه اعلام خواهد شد.
چهل سال پیش انتشارات نگاه از ناشرهای خوشنام با سابقهای درخشان در چاپ آثار ارزشمند در خاطر نویسنده و مخاطب بود. من با این ذهنیت در سال ۲۰۱۲ برای چاپ مجموعه داستانم با نشر نگاه مکاتبه کردم. تا سه چهار ماه هیچ جوابی نیامد. آشنا هم نداشتم تا از کسی سؤال کنم. مجبور شدم تلفن بزنم.
دو سال و نیم پس از حمله به سلمان رشدی، نویسنده هندی-بریتانیایی هیئت منصفه مهاجم را مجرم شناخت. بر اساس گزارشهای همخوان رسانهها، دوازده عضو هیئت منصفه در دادگاه منطقه چاتاکوآ در غرب ایالت نیویورک آمریکا، اتهام قتل عمد علیه هادی مطر متهم۲۷ ساله را ثابتشده دانستند.
نخستین شماره از سومین دوره «نامه کانون نویسندگان ایران» زیر نظر قباد آذرآیین، آیدا عمیدی و حافظ موسوی منتشر شد. این شماره شامل مطالبی در زمینههای داستان، شعر، ادبیات نمایشی و نقد ادبی است. در پیشگفتار این شماره آمده است که کانون نویسندگان ایران در پاییز سال جاری، انتشار نامه کانون را در دستور کار خود قرار داد.
آنچه در ادامه میآید، ترجمهای از نقد مهرک کمالی بر ترجمهی انگلیسی رمان ماه تا چاه نوشتهی حسین آتشپرور است که در MELANotes، نشریهی رسمی انجمن کتابداران خاورمیانه (Middle Eastern Librarians Association) و به سردبیری مهدی گنجوی در بخش نقد کتاب، منتشر شده است.
بدیعی در روایتی شخصی و دقیق، ماجرای ترجمه کامل «اولیس» و تلاشهای مکرر برای اخذ مجوز انتشار آن را شرح میدهد. او همچنین به چالشهای ناشی از سانسور و فشارهای نهادهای مختلف برای حذف بخشهایی از متن اشاره میکند.
«مستیم و خرابیم و کسی شاهد ما نیست، یک تریلر اجتماعی و داستانِ گذشته و حالِ جمعی مست، و خراب در ایرانِ دهه هشتاد و پیش از آن است. هر کدام از آنها کارهایی در خلوت کردهاند. هر ماجرا و مکان گذشتههایی دارد و راویانی طرد شده کمکم آشکارشان میکنند. در همان حال که یک باریکهی خون هر راوی را دنبال میکند.»
«مهتاب» نوشته مریم رئیسدانا به چالشهای زنان در رویارویی با ساختارهای مردسالارانه و انتظارات سنتی میپردازد و از طریق روابط پیچیده شخصیتها، به ویژه دوستی بین دو زن نشان میدهد که چگونه زنان در تلاش برای یافتن هویت و استقلال خود، با محدودیتهای اجتماعی و فرهنگی دستوپنجه نرم میکنند. غیاب یکی در داستان به عنوان نمادی از سکوت و اعتراض زنان در برابر این ساختارها عمل میکند، در حالی که دیگری به عنوان راوی، تلاش میکند تا با حمایت از دوستش تغییراتی در زندگی هر دو ایجاد کند. رادیو زمانه این داستان را در حلقهای از کارشناسان به بحث گذاشته بود. نظرات خانم فریبا حاجدایی درباره این داستان را میخوانید:
رمان “در چنگ” اثر شهرام رحیمیان، داستان یوسف آینه، مترجمی است که پس از شکست در ترجمهی فاوست گوته، وارد جهانی پر از خیال، جادو، و پرسشهای اخلاقی میشود. کلاغ وهومنه، ماجراهای دادستان، و شخصیتهایی مانند پاکو و یدالله، نمادهایی از مفاهیم عمیقی مانند عدالت، مسئولیتپذیری، و تنهایی انسان هستند. در نهایت، رمان با تاکید بر عشق به عنوان مأمنی آرامشبخش، خواننده را به تفکر دربارهی پرسشهای بیپاسخ زندگی و نیاز به پیوندهای انسانی دعوت میکند.
در یک میزگرد تخصصی [+] با حضور باهار مومنی (مدرس داستاننویسی)، منا میرزایی (نویسنده) و فریبا حاجدایی (نویسنده)، داستان «مهتاب» اثر مریم رئیسدانا مورد نقد و بررسی قرار گرفت. این داستان که زندگی شخصیتهایی درگیر مسائل عاطفی، خانوادگی و اجتماعی را روایت میکند، با نثری روان و توصیفات دقیق، خواننده را به دنیای درونی شخصیتها میبرد. درونمایه اصلی داستان، مشکلات زناشویی، فشارهای اجتماعی، انتظارات خانوادگی و هویت فردی است، با تمرکز ویژه بر مسئله نازایی و تأثیر آن بر زندگی زناشویی. همچنین، داستان به موضوعاتی مانند مهاجرت، تفاوتهای فرهنگی و احساس تنهایی در غربت نیز میپردازد.
«اَلِفشاه» نه تنها با حکایتها و تمثیلهای قدیم ایران خویشاوندی دارد، بلکه به شکلی خلاقانه این سنت را در قالب یک داستان تخیلی مدرن ادامه میدهد. این اثر با استفاده از نمادها، تمثیلها، شخصیتهای نمادین، و پرسشهای فلسفی، به سنت ادبی کهن ایران احترام میگذارد و آن را در قالبی نو بازآفرینی میکند.
نمایش « دونده نابینا» («Blind Runner») اثر امیررضا کوهستانی، روایت زندگی زنی سیاسی در زندان و همسرش را به تصویر میکشد که با دویدن، تنشهای عاطفی و اخلاقی خود را مدیریت میکنند. این دو، در فاصلهی بین ملاقاتهای کابینی، با دویدن به دنبال رهایی از فشارهای روانی و فیزیکی زندان هستند. ورود دختری نابینا به داستان، که چشمهایش را در اعتراضات ایران از دست داده، نمایش را به سمت چالشهای بزرگتری میکشاند: پیشنهاد دویدن در کانال مانش برای مقابله با قوانین ضد پناهندگی.
«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربهها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته و با کوشش شهریار مندنیپور و حسین نوشآذر اداره میشود.