
شیوا ارسطویی، نویسنده، شاعر و مترجم که در اردیبهشت ۱۳۴۰ به دنیا آمده بود چهارشنبه ۱۷ اردیبهشت درگذشت. از علت مرگ او اطلاعی در دست نیست. او هنگام مرگ فقط ۶۴ سال داشت.
آثار او، از جمله مجموعههای داستانی «آمده بودم با دخترم چای بخورم»، «آفتاب مهتاب» (برنده جوایز گلشیری و یلدا)، «من دختر نیستم»، و رمانهای «بیبی شهرزاد» و «افیون»، نشاندهنده تنوع و قدرت قلم او هستند. «خوف» و «من و سیمین و مصطفا» از دیگر آثار اوست. این آثار نه تنها جایگاه ارسطویی را در ادبیات معاصر تثبیت کردهاند، بلکه با استقبال مخاطبان و کسب جوایز ادبی، حضور پررنگ او را در ویترین کتابفروشیها تضمین کردهاند. در آثار او مرز میان واقعیت و خیال مبهم است، بهطوریکه خوانندگان اغلب شخصیتها و رویدادهای واقعی را در داستانهایش حس میکنند. این ابهام درباره واقعیت و خیال همچنان در ذهن خواننده باقی میماند.
شیوا ارسطویی در برخی گفتوگوها تأکید کرده است که مسائل زنان در داستاننویسیاش جایگاه ویژهای دارد، زیرا زنان در جوامع عقبمانده، علاوه بر چالشهای انسانی، با معضل زن بودن مواجهاند که فشارهای اجتماعی و تاریخی مضاعفی را بر آنها تحمیل میکند. او معتقد بود که زنان نویسنده باید با اعتمادبهنفس، هویت زنانه خود را بپذیرند و از بیان دغدغههایشان، حتی اگر ملالآور به نظر آید، نترسند. ارسطویی با خلق شخصیتهایی مثل شهرزاد، تجربههای واقعی زنان شهری را به حقیقت داستانی تبدیل کرد و در همان حال از کلیشههای سنتی دوری جست و به جای تمرکز بر روزمرگیهای ملالآور، موقعیتهای ظریف و حماسی را در زندگی روزمره زنان کشف و روایت کرد. او این رویکرد را نه تنها بهعنوان بازتابی از تحولات اجتماعی زنان، بلکه بهعنوان وظیفهای ادبی برای به تصویر کشیدن آگاهی و تعارضهای زنان امروز میدید.